هر صبح به شوق دیدنت لبریزم

هر صبح به شوق دیدنت لبریزم
ای نای و نفس ز بودنت ، لبریزم

هرگاه زند شکوفه گل بر دهنت
با هر سخن از دمیدنت ، لبریزم
#فرزاد_متین
دیدگاه ها (۱۲)

صبح است بیا به دشت و صحرا بزنیماز غصه رها و دل ، به دریا بزن...

لارستان شهر برکه ها

دلم گرفت از این هوا ببر مرا به ناکجاکه شاید از دلم شود غم نب...

نسیم صبح آورد بوی دلبرخوشا صبحی چنین ناب و معطربه امروزم قسم...

دخترانشاعرانی اند پر احساسغزل از نگاهشان می ریزد!سپید از موه...

فریبا شش بلوکی

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط