مشکل از جایی شروع شد که یک مشت آدم اشتباه

مشکل از جایی شروع شد که یک مشت آدمِ اشتباه ؛
با هم به زیرِ سقف هایی رفتند ،
که قرار بود میزبانِ آدم های درست باشد ...
مشکل از جایی شروع شد ؛
که دو نفرهایی با هم جفت شدند ؛
که هرکدام یا دلشان جایِ دیگری بود ،
یا دنیاهایشان با هم فرق داشت ...
دونفری که حتی سرِ سوزنی یکدیگر را نمی فهمیدند ...
مشکل از جایی شروع شد ؛
که بیشترِ دو نفرهای جهان ،
هم خانه شدند اما همدل نشدند ...
فارغ شدند اما عاشق نشدند ... !
و مشکلِ اصلی درست همان جایی شروع شد ؛
که همان دونفرهایِ اشتباهی ؛
سه نفر شدند ... !!!
دیدگاه ها (۱)

‌هم بی‌قرارِ نرفتن خویش وهم بی‌تو نماندن از این پاے بسته، خس...

به من فراموشی هدیه کن...سپس سفر کن اگر می خواهی!!!"نزار_قبان...

آدم هایِ بی معرفتی هستیم !زود برایِ هم تکراری می شویم ،زود ا...

گاهی بلد باش"بودن را"کنارِ آن نفسیکه بی تو میگیرد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط