منتظر تابستان بودم

منتظر تابستان بودم
باطعم گیلاس و‌زردآلو
با بوی آفتاب و آرامش و کرختی ظهرهایش
اما مثل همیشه بی موقع امده ای
و همه حساب و کتاب هایم را بهم ریختی

آمدنت طعم گس خرمالوهای پاییز را دارد و
دلهره تجدیدی های تابستان را!
اما باور کن که من :
این تابستان فراموشت کردم...


#بهاره_رهنما
دیدگاه ها (۲۵)

خیلی تند رفت...کودکی هایم با آن سه چرخه قراضه اش....کاش همیش...

کاش رابطه ها یه آپشنی داشت به اسم:"آنچه در قسمتِ بعد خواهید ...

تمام دلخوشی امکتاب کنار طاقچه ای ستکه گاهیتنهاییم را پر میکن...

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط