چشمانم را می بندم...
چشمانم را میبندم...
تا باز خوابم ببرد ب امید دیدنت
میبینمت نزدیک تر از همیشه اما نه در خواب غرق در خاطرات
خاطرات قدم زدن و له شدن برگ های پاییزی زیر پا
قهقهه آن روزمان را یادت هست چقدر بلند خندیدیم و مردم مارا دیوانه میدیدن
حق داشتن من دیوانه تو بودم و تو دیوانه من
خاطرات خوش هیچ وقت وفا ندارن حتی در مرور خاطراتی که با تو در ذهنم رقم میزنم
باز هم حمله بی امان خاطرات تلخ
روز رفتنت
خداحافظی ات
اشک ریختنم
بی توجهی ات
سرد شدنت
قدم های آخرت
دستی به صورت پر اشکم میکشیم مثل همیشه خوابم نمیبرد
عادت کرده ام ب حملات شبانه خاطراتت
جوانی مرا ببخش که اینگونه تورا میگذرانم
#خط_خطی_من
کپی نکن جانا
تا باز خوابم ببرد ب امید دیدنت
میبینمت نزدیک تر از همیشه اما نه در خواب غرق در خاطرات
خاطرات قدم زدن و له شدن برگ های پاییزی زیر پا
قهقهه آن روزمان را یادت هست چقدر بلند خندیدیم و مردم مارا دیوانه میدیدن
حق داشتن من دیوانه تو بودم و تو دیوانه من
خاطرات خوش هیچ وقت وفا ندارن حتی در مرور خاطراتی که با تو در ذهنم رقم میزنم
باز هم حمله بی امان خاطرات تلخ
روز رفتنت
خداحافظی ات
اشک ریختنم
بی توجهی ات
سرد شدنت
قدم های آخرت
دستی به صورت پر اشکم میکشیم مثل همیشه خوابم نمیبرد
عادت کرده ام ب حملات شبانه خاطراتت
جوانی مرا ببخش که اینگونه تورا میگذرانم
#خط_خطی_من
کپی نکن جانا
۷.۲k
۰۳ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.