.
.
بعضی دوستان پس از مشخص شدن نتایج انتخابات، مواضعی خاص و تحلیلهایی بعضاً عجیب و غریبی دارند!
.
از کوفی خواندن مردم تهران، تا آه و نالههای جانسوز، تا فریاد وا اسلاما! و حکایت، اگر شهر سقوط کرد، مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند! و...
.
چند نکته:
شرکت و رأی مردم در انتخابات، از نگاهی فرا جناحی و فرا حزبی، در حقیقت تأیید، تحکیم و رأی به کلیت جمهوری اسلامی ایران است.
چون تمامی نامزدهای انتخابات، با هر سلیقه و گرایشی، در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی وارد گود انتخابات و رقابت شدهاند.
.
تهران همان تهران همیشگی است. ماهیت فرهنگی و حجم دنیا زدگی و غربزدگی این شهر، تأثیر مستقیمی بر شکل گیری حُب و بُغض و شک و یقین ساکنانش دارد.
تهرانی ها نسبت به سایر شهرها از گذشته، تحت بیشترین هجمه فرهنگی و اجتماعی داخلی و خارجی بودهاند که دلایل و چیستی و چرایی آن را شاید در فرصتی دیگر اشاره کنم.
بررسی سبد رأی تهرانی ها در گذشته هم همین را نشان میدهد، فقط گاهی بر اساس موقعیت زمانی و روانی حاکم بر انتخابات وقت، پر رنگ تر یا کم رنگ تر شده است.
.
مجلس آینده با توجه به نتایج انتخابات در این مرحله، با اکثریت *اصولگرایان تشکیل خواهد شد که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، دولت وقت نتوانسته است در دور اول حیات سیاسیاش، مجلسی با اکثریت همسو با خود (جریان اعتدال) را داشته باشد و این موضوع پیامهای بسیار روشن و مشخصی را برای دولتیها و صاحبدنظران سیاسی دارد که تکاپوهای سیاسی و رسانه ای دولت و وابستگانش برای کم اهمیت جلوه دادن نتایج انتخابات دیگر شهرها، تأکیدی بر این مهم است.
در حالی که در صحن مجلس، ارزش رأی نفر اول تهران یعنی عارف، با رأی نماینده کوچکترین شهر ایران یک ارزش را دارد.
.
دلایل عدم توفیق بیشتر جریان موسوم به اصولگرا، دلایل متفاوتی دارد که از مهمترین آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عدم درک و تحلیل صحیح از موقعیت جاری کشور.
- وجود چهرههایی قدیمی و تکراری و بعضاً نامرتبط با مشی اصولگرایی در این طیف (مانند برخی افراد نزدیک به علی لاریجانی و طیف همراه با موضوع تصویب بیست دقیقهای! #برجام و وکیل الدوله های مجلس نهم).
- نداشتن برنامهی خاص برای ارائه به مخاطبان و رأی دهندگان.
- فراموش کردن طیف وسیعی از علاقمندان و طرفداران دولت قبل و تکرار اشتباهاتی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 مرتکب شدند.
و...
چه خواهد شد؟
اگر طیف موسوم به اصولگرایان از اشتباهات تاکتیکی و راهبری خود در دو انتخابات نود و دو و نود چهار درس نگیرند و با توهمات خود ساخته به حرکت خود ادامه دهند، قطعاً در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هم شکست سنگین تری خواهند خورد.
بزرگترین مشکل این طیف، عدم داشتن تحلیل و برنامهریزی بلند مدت در دو سطح تاکتیکی و راهبری است که نتیجه آن، بازی خوردن در زمین طراحی شده توسط هاشمی رفسنجانی خواهد بود، همان بازی ای که نتیجهاش را در انتخابات نود و دو و نود و چهار دیدهایم.
پی نوشت:
من تقسیم بندی به دو دسته اصولگرا و اصلاح طلب را در شرایط کنونی قبول ندارم.
این تقسیم بندی پس از فتنه سال 88 و خصوصاً در سال 92 و پس از انتخابات ریاست جمهوری، ماهیت خود را از دست داده است.
مهدی نیکخواه
@nikkhah_ir
.
https://www.instagram.com/p/BCdNa0_u-yA/
.
.
بعضی دوستان پس از مشخص شدن نتایج انتخابات، مواضعی خاص و تحلیلهایی بعضاً عجیب و غریبی دارند!
.
از کوفی خواندن مردم تهران، تا آه و نالههای جانسوز، تا فریاد وا اسلاما! و حکایت، اگر شهر سقوط کرد، مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند! و...
.
چند نکته:
شرکت و رأی مردم در انتخابات، از نگاهی فرا جناحی و فرا حزبی، در حقیقت تأیید، تحکیم و رأی به کلیت جمهوری اسلامی ایران است.
چون تمامی نامزدهای انتخابات، با هر سلیقه و گرایشی، در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی وارد گود انتخابات و رقابت شدهاند.
.
تهران همان تهران همیشگی است. ماهیت فرهنگی و حجم دنیا زدگی و غربزدگی این شهر، تأثیر مستقیمی بر شکل گیری حُب و بُغض و شک و یقین ساکنانش دارد.
تهرانی ها نسبت به سایر شهرها از گذشته، تحت بیشترین هجمه فرهنگی و اجتماعی داخلی و خارجی بودهاند که دلایل و چیستی و چرایی آن را شاید در فرصتی دیگر اشاره کنم.
بررسی سبد رأی تهرانی ها در گذشته هم همین را نشان میدهد، فقط گاهی بر اساس موقعیت زمانی و روانی حاکم بر انتخابات وقت، پر رنگ تر یا کم رنگ تر شده است.
.
مجلس آینده با توجه به نتایج انتخابات در این مرحله، با اکثریت *اصولگرایان تشکیل خواهد شد که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، دولت وقت نتوانسته است در دور اول حیات سیاسیاش، مجلسی با اکثریت همسو با خود (جریان اعتدال) را داشته باشد و این موضوع پیامهای بسیار روشن و مشخصی را برای دولتیها و صاحبدنظران سیاسی دارد که تکاپوهای سیاسی و رسانه ای دولت و وابستگانش برای کم اهمیت جلوه دادن نتایج انتخابات دیگر شهرها، تأکیدی بر این مهم است.
در حالی که در صحن مجلس، ارزش رأی نفر اول تهران یعنی عارف، با رأی نماینده کوچکترین شهر ایران یک ارزش را دارد.
.
دلایل عدم توفیق بیشتر جریان موسوم به اصولگرا، دلایل متفاوتی دارد که از مهمترین آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عدم درک و تحلیل صحیح از موقعیت جاری کشور.
- وجود چهرههایی قدیمی و تکراری و بعضاً نامرتبط با مشی اصولگرایی در این طیف (مانند برخی افراد نزدیک به علی لاریجانی و طیف همراه با موضوع تصویب بیست دقیقهای! #برجام و وکیل الدوله های مجلس نهم).
- نداشتن برنامهی خاص برای ارائه به مخاطبان و رأی دهندگان.
- فراموش کردن طیف وسیعی از علاقمندان و طرفداران دولت قبل و تکرار اشتباهاتی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 مرتکب شدند.
و...
چه خواهد شد؟
اگر طیف موسوم به اصولگرایان از اشتباهات تاکتیکی و راهبری خود در دو انتخابات نود و دو و نود چهار درس نگیرند و با توهمات خود ساخته به حرکت خود ادامه دهند، قطعاً در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هم شکست سنگین تری خواهند خورد.
بزرگترین مشکل این طیف، عدم داشتن تحلیل و برنامهریزی بلند مدت در دو سطح تاکتیکی و راهبری است که نتیجه آن، بازی خوردن در زمین طراحی شده توسط هاشمی رفسنجانی خواهد بود، همان بازی ای که نتیجهاش را در انتخابات نود و دو و نود و چهار دیدهایم.
پی نوشت:
من تقسیم بندی به دو دسته اصولگرا و اصلاح طلب را در شرایط کنونی قبول ندارم.
این تقسیم بندی پس از فتنه سال 88 و خصوصاً در سال 92 و پس از انتخابات ریاست جمهوری، ماهیت خود را از دست داده است.
مهدی نیکخواه
@nikkhah_ir
.
https://www.instagram.com/p/BCdNa0_u-yA/
.
.
۸۰۸
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.