دست مرا بگیر

دستِ مرا بگیر
که باغ نگاهِ تو
چندان شکوفه ریخت
که هوش از سَرم ربود...!


#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۱)

و بهای عشق ، دوست داشتن استدوستت می دارم ای که بودن ات مرگ ر...

چشم بگشا تا طلوع آسمان پیدا شوداطلسی های زمان،در هر نفس شیدا...

رنگ صدای تو را دوست دارم...رنگ صدای تو سپید است...سپیدِ مایل...

من امروزی نیستم!هر چه فکر می کنم جای من اینجا نیست ، من باید...

🩵🩵🩵🩵🪶دست مرا بگیرکه باغ نگاه تو چندان شکوفه ریختکه هوش از سر...

دست مرا بگیر، که باغِ نگاه تو...چندان شکوفه ریخت... که هوش ا...

عارفی را گفتند محبت را از که آموختی؟ گفت از درخت شکوفه🌸پرسید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط