آن سوتر از رویا
آن سوتر از رویا
چه خوش است با خیالت ، صنما دمی صفائی
به کجا گریزی ازمن ،که #اسیر وهم مائی
دل من خوش است روزی ،به #وصال تو در آید
من از این بهانه مست وتو عجب گریز پائی
نه شراب می پسندی ، نه شباب می شناسی
به کدام قبله هستی ، همه چونی و چرائی
به زبان #شاعرانه ، به علوم ماورایی
به چه منطقی بگویم که برای من خدایی
چو شمیم عشقت آمد ، غزل از قلم رها شد
دل کوچه شد اسیر تب وتاب رد پائی
نه ملالی از جفایت ، نه امید بر وفایت
به جفای تو خوشم من ، چه کنم که بی وفائی
#بخدا که این غزل را به اطاعتت سرودم
تو امیر ارتش دل ، شه #ملک واژه هایی
چه خوش است با خیالت ، صنما دمی صفائی
به کجا گریزی ازمن ،که #اسیر وهم مائی
دل من خوش است روزی ،به #وصال تو در آید
من از این بهانه مست وتو عجب گریز پائی
نه شراب می پسندی ، نه شباب می شناسی
به کدام قبله هستی ، همه چونی و چرائی
به زبان #شاعرانه ، به علوم ماورایی
به چه منطقی بگویم که برای من خدایی
چو شمیم عشقت آمد ، غزل از قلم رها شد
دل کوچه شد اسیر تب وتاب رد پائی
نه ملالی از جفایت ، نه امید بر وفایت
به جفای تو خوشم من ، چه کنم که بی وفائی
#بخدا که این غزل را به اطاعتت سرودم
تو امیر ارتش دل ، شه #ملک واژه هایی
۹۵۶
۲۶ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.