سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

👤 حافظ
دیدگاه ها (۲)

برآنم گر تو باز آیی که در پایت کنم جانی از این کم تر نشاید ...

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هستیا شب و روز بجز فکر تو...

من رویا می بافم!تو موهایت را..تو به موهایت گل سر جدید میبندی...

هوایِ خودت را که داشته باشی ؛جمعه ؛ بهترین روزِ هفته است ،و ...

سرم درد می کنه حالم خراب است میان سینه ام سیخ کباب است سرم ...

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم . . .

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینمبیا کز چشم بیمارت هزارا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط