قصه ای زندگی من تلخ

قصه ای زندگی من تلخ
دیدگاه ها (۱)

خدایا کمک کن

مادرم مریضم می دانم هیچ ارتباطی به این عکس نداره هرکس باورند...

هیچ کس دوستم ندارن اون فکرمی کنم من کلاه بردارم امابه کربلا ...

خدایا ای کاش کسی بودبهم کمک مالی می کردخدایامن می خواهم بروم...

قصه تلخ ما قصه همان کلاغ بچگی بود که هیچ وقت به خونه اش نرسی...

``~کجای قصه ای؟~``

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط