پارت 10
پارت 10
خلاصه صبح شد و رفتم پایین کوک هم اومد و یک بوسه ایه کوچولو بهم دادیم و صبحانه که خوردیم
خواستیم بریم بیرون
کوک:واو چه خوشگل شدی
ات:توهم(لباساشون رو میزارم و بچه ها البته تا ١ ساعت ذیگه ات باید رزمی یاد بگیره فعلا رفتن بیرون که اعضا وقتی اومدن برن خونه
و خلاصه یکم دور زدن که نامجون زنگ زد
نامجون:سلام خوبی کوک
کوک:سلام خوبی بعله
ناجون:ما اعضا تا یک نیم ساعت دیگه خونه تیم تا به ات یاد بدیم
کوک:اوکی بای
و خلاصه رسیدن ات لباسه دارک پوشید(اسلاید چهارم
کوک:اماده ای ات اره
و کوک به ات یاد داد رزمی رو کل تکنیک رو یاد گرفت
که تهیونگ اومد لبته ات تو تیراندازی خوب بود فقط تهیونگ یکم بهش یاد داد
و راستی یادم رفت
برای دفاع کردن از خودش شوگا بهش یاد میده که البته بعد از کلی سختی شوگا بهش یاد داد
و جینم اسب سواری یاد داد تا شب درحال یاد گرفتن بود کلی مبارزه کردم خیلی خوب بود و یه هفته دیگه وقت انتقاممه
یه هفته بعد
امروز قرار بود بریم خونه اون عوضی که اسمش سوهو هست انتقام بگیریم و تازه فهمیدیم کای رو فرسناده بود سوهو که با ما صمیمی بشه برای همین تو خونه دیگه راش ندادیم و شکنجش کردم
خلاصه صبح شد و رفتم پایین کوک هم اومد و یک بوسه ایه کوچولو بهم دادیم و صبحانه که خوردیم
خواستیم بریم بیرون
کوک:واو چه خوشگل شدی
ات:توهم(لباساشون رو میزارم و بچه ها البته تا ١ ساعت ذیگه ات باید رزمی یاد بگیره فعلا رفتن بیرون که اعضا وقتی اومدن برن خونه
و خلاصه یکم دور زدن که نامجون زنگ زد
نامجون:سلام خوبی کوک
کوک:سلام خوبی بعله
ناجون:ما اعضا تا یک نیم ساعت دیگه خونه تیم تا به ات یاد بدیم
کوک:اوکی بای
و خلاصه رسیدن ات لباسه دارک پوشید(اسلاید چهارم
کوک:اماده ای ات اره
و کوک به ات یاد داد رزمی رو کل تکنیک رو یاد گرفت
که تهیونگ اومد لبته ات تو تیراندازی خوب بود فقط تهیونگ یکم بهش یاد داد
و راستی یادم رفت
برای دفاع کردن از خودش شوگا بهش یاد میده که البته بعد از کلی سختی شوگا بهش یاد داد
و جینم اسب سواری یاد داد تا شب درحال یاد گرفتن بود کلی مبارزه کردم خیلی خوب بود و یه هفته دیگه وقت انتقاممه
یه هفته بعد
امروز قرار بود بریم خونه اون عوضی که اسمش سوهو هست انتقام بگیریم و تازه فهمیدیم کای رو فرسناده بود سوهو که با ما صمیمی بشه برای همین تو خونه دیگه راش ندادیم و شکنجش کردم
۳.۰k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.