حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری
حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری
علیقلی خان بختیاری معروف به حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری و فاتح ملی (۱۲۳۶ هجری خورشیدی - ۷ محرم ۱۲۹۶ هجری خورشیدی) متولد گونه کان یا جونقان کنونی از رؤسای روشنفکر تحصیلکرده مشروطهخواه لُر بختیاری و فرمانده فاتحین اصفهان و تهران در جریان انقلاب مشروطه در ایران بود.
عليقلي خان ايلخاني (سردار اسعد دوم) پسر سوم و چهارمين فرزند حسين قلي خان ايلخاني از تيره هفت لنگ بختياري و نوۀ دختري نجف خان به سال 1274 ق /1858م بود.
عليقلي خان از خردسالي نسبت به برادران خود برتري داشت. وي به مناسبت هوش و ذکاوت فطري بيش از ساير فرزندان مورد توجه ايلخاني قرار گرفت.
عليقلي خان پس از گذراندن دوران طفوليت در اوايل جواني به تحصيل مشغول شد و پس از آموختن زبان عربي و قرآن به تحصيل علوم خارجي از جمله زبان فرانسوي پرداخت. حسين قلي خان معلمي براي تعليم وي در نظر گرفت. وي در اندک زماني زبان فارسي و خط تحرير را فرا گرفت و پس از آن به مقدمات عربي و ادبي از نحو و صرف و منطق و بديع و بيان و امثله عرب مشغول گرديد.
در سال 1294 ق با «بي بي مهرجان» دختر يکي از بزرگان بختياري ازدواج کرد و نخستين فرزند او در 1297 ق متولد و از طرف ايلخاني به نام جعفرقلي خان نام گذاري گرديد که بعدها سردار بهادر و پس از فوت عليقلي خان به سردار اسعد سوم شهرت يافت.
حاج عليقلي خان در سال 1298 ق، به همراه پدرش ايلخاني و اسفنديار خان برادر بزرگش به طهران احضار شدند و به ديدن ناصرالدين شاه نائل گرديدند. در اين ملاقات تصميماتي اتخاذ شد از جمله اينکه، اين دو برادر با صد سوار بختياري عضو کشيکخانه سلطنتي شدند ولي اقدامات اسفنديار خان و عليقلي در تهران طولاني شد و به تقاضاي ظلالسلطان حکمران اصفهان، شاه موافقت کرد که آن دو برادر به اصفهان برگردند.
در 25 رجب 1299 ق ظلالسلطان، ايلخاني و دو پسرش را براي شرکت در يک رژه نظامي دعوت کرد بيخبر از آنکه ظلالسلطان از سفر تهران نقشه نابودي او را با خود آورده است. براي ظلالسلطان حکمران مقتدر اصفهان تحمل قدرت ايلخاني دشوار و خطرناک بود. فرهاد ميرزا معتمدالدوله که بر اثر دسايس ظلالسلطان از حکومت فارس برکنارشده بود، در تهران ذهن شاه را نسبت به ظلالسلطان مشوش نمود و براي خراب کردن قدرت ايلخاني امکان طغيان او را مطرح کرد و ظلالسلطان را به غفلت از اين خطر متهم ساخت. به همين مناسبت ظلالسلطان به تهران احضار شد و شاه نظريات معتمدالدوله و خطر ايلخاني را با وي در ميان گذاشت. ظلالسلطان که از قدرت ايلخاني رضايت نداشت وقتي ديد معتمدالدوله با سياست، ذهن شاه را سخت نسبت به ايلخاني مشوش کرده از فرصت استفاده کرد و موقع را براي نابود کردن ايلخاني مناسب شمرد و دستور نابود کردن ايلخاني را گرفت و به اصفهان بازگشت. پس از مراسم رژه در چهلستون از خوانين پذيرايي شد. در اين پذيرايي يک فنجان قهوه آميخته با زهر مهلک به ايلخاني داده شد و وي را روانه زندان ساختند. او پس از دو روز در زندان درگذشت و دو فرزندش به دستور ظلالسلطان به زندان افتادند.
در اين ايام امام قلي و رضا قلي خان (عموهاي حاج عليقلي خان) از طرف ظلالسلطان به لقب ايلخاني و ايل بيگي منصوب گرديدند و به مدت شش سال بعد از قتل ايلخاني اين مقام را حفظ نمودند. عليقلي خان بعد از يک سال در تاريخ 1300 ق به واسطه سعي و اقدام دوستان از زندان مرخص گرديد و عازم تهران شد و خود را به خانه امينالسلطان صدراعظم رسانيد.
در سال 1305 ق که ظلالسلطان از حکومت اصفهان معزول گرديد، اتابک، اسفنديار خان را که در زندان بود به اتفاق عليقلي خان به طهران احضار کرد و موجبات مرحمت شاه را نسبت به آنان فراهم نمود. اسفنديار خان با گرفتن لقب سردار اسعد و خلعت سلطنتي رئيس ايل شده به بختياري رفت و عليقلي خان در تهران فرمانده پنجاه نفر سردار بختياري شد. ولي حقيقت اين بود که شاه براي جلوگيري از طغيان سران ايلخاني، حاج عليقلي خان را به عنوان گروگان در تهران نگاه داشت. در اين دوران وي با اوضاع سياسي و اجتماعي تهران آشنا شد و رجال و افراد مؤثر را شناخته و با بعضي از مأموران سياسي از جمله چند تن از ديپلماتهاي انگليسي آشنا گرديد. و به سال 1311 ق به منصب و نشان و حمايل امير توماني نائل گرديد.
در هفدهم ذي القعده 1313 که حادثه ترور ناصرالدين شاه رخ داد، عليقلي خان با سواران خود ملازم رکاب بود و در فاصله مرگ ناصرالدين شاه تا به روي کار آمدن مظفرالدين شاه که چهل و چند روز به طول انجاميد، حفاظت کاخ گلستان و ابنيه سلطنتي را بر عهده داشت.
با آغاز سلطنت مظفرالدين شاه، اتابک امتياز راهسازي بين اصفهان و اهواز را از شاه گرفت. امتياز جاده لينچ در تاريخ بيستم ذي القعده 1314 در هشت فصل و براي مدت 60 سال به اسفنديار خان، محمدحس
علیقلی خان بختیاری معروف به حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری و فاتح ملی (۱۲۳۶ هجری خورشیدی - ۷ محرم ۱۲۹۶ هجری خورشیدی) متولد گونه کان یا جونقان کنونی از رؤسای روشنفکر تحصیلکرده مشروطهخواه لُر بختیاری و فرمانده فاتحین اصفهان و تهران در جریان انقلاب مشروطه در ایران بود.
عليقلي خان ايلخاني (سردار اسعد دوم) پسر سوم و چهارمين فرزند حسين قلي خان ايلخاني از تيره هفت لنگ بختياري و نوۀ دختري نجف خان به سال 1274 ق /1858م بود.
عليقلي خان از خردسالي نسبت به برادران خود برتري داشت. وي به مناسبت هوش و ذکاوت فطري بيش از ساير فرزندان مورد توجه ايلخاني قرار گرفت.
عليقلي خان پس از گذراندن دوران طفوليت در اوايل جواني به تحصيل مشغول شد و پس از آموختن زبان عربي و قرآن به تحصيل علوم خارجي از جمله زبان فرانسوي پرداخت. حسين قلي خان معلمي براي تعليم وي در نظر گرفت. وي در اندک زماني زبان فارسي و خط تحرير را فرا گرفت و پس از آن به مقدمات عربي و ادبي از نحو و صرف و منطق و بديع و بيان و امثله عرب مشغول گرديد.
در سال 1294 ق با «بي بي مهرجان» دختر يکي از بزرگان بختياري ازدواج کرد و نخستين فرزند او در 1297 ق متولد و از طرف ايلخاني به نام جعفرقلي خان نام گذاري گرديد که بعدها سردار بهادر و پس از فوت عليقلي خان به سردار اسعد سوم شهرت يافت.
حاج عليقلي خان در سال 1298 ق، به همراه پدرش ايلخاني و اسفنديار خان برادر بزرگش به طهران احضار شدند و به ديدن ناصرالدين شاه نائل گرديدند. در اين ملاقات تصميماتي اتخاذ شد از جمله اينکه، اين دو برادر با صد سوار بختياري عضو کشيکخانه سلطنتي شدند ولي اقدامات اسفنديار خان و عليقلي در تهران طولاني شد و به تقاضاي ظلالسلطان حکمران اصفهان، شاه موافقت کرد که آن دو برادر به اصفهان برگردند.
در 25 رجب 1299 ق ظلالسلطان، ايلخاني و دو پسرش را براي شرکت در يک رژه نظامي دعوت کرد بيخبر از آنکه ظلالسلطان از سفر تهران نقشه نابودي او را با خود آورده است. براي ظلالسلطان حکمران مقتدر اصفهان تحمل قدرت ايلخاني دشوار و خطرناک بود. فرهاد ميرزا معتمدالدوله که بر اثر دسايس ظلالسلطان از حکومت فارس برکنارشده بود، در تهران ذهن شاه را نسبت به ظلالسلطان مشوش نمود و براي خراب کردن قدرت ايلخاني امکان طغيان او را مطرح کرد و ظلالسلطان را به غفلت از اين خطر متهم ساخت. به همين مناسبت ظلالسلطان به تهران احضار شد و شاه نظريات معتمدالدوله و خطر ايلخاني را با وي در ميان گذاشت. ظلالسلطان که از قدرت ايلخاني رضايت نداشت وقتي ديد معتمدالدوله با سياست، ذهن شاه را سخت نسبت به ايلخاني مشوش کرده از فرصت استفاده کرد و موقع را براي نابود کردن ايلخاني مناسب شمرد و دستور نابود کردن ايلخاني را گرفت و به اصفهان بازگشت. پس از مراسم رژه در چهلستون از خوانين پذيرايي شد. در اين پذيرايي يک فنجان قهوه آميخته با زهر مهلک به ايلخاني داده شد و وي را روانه زندان ساختند. او پس از دو روز در زندان درگذشت و دو فرزندش به دستور ظلالسلطان به زندان افتادند.
در اين ايام امام قلي و رضا قلي خان (عموهاي حاج عليقلي خان) از طرف ظلالسلطان به لقب ايلخاني و ايل بيگي منصوب گرديدند و به مدت شش سال بعد از قتل ايلخاني اين مقام را حفظ نمودند. عليقلي خان بعد از يک سال در تاريخ 1300 ق به واسطه سعي و اقدام دوستان از زندان مرخص گرديد و عازم تهران شد و خود را به خانه امينالسلطان صدراعظم رسانيد.
در سال 1305 ق که ظلالسلطان از حکومت اصفهان معزول گرديد، اتابک، اسفنديار خان را که در زندان بود به اتفاق عليقلي خان به طهران احضار کرد و موجبات مرحمت شاه را نسبت به آنان فراهم نمود. اسفنديار خان با گرفتن لقب سردار اسعد و خلعت سلطنتي رئيس ايل شده به بختياري رفت و عليقلي خان در تهران فرمانده پنجاه نفر سردار بختياري شد. ولي حقيقت اين بود که شاه براي جلوگيري از طغيان سران ايلخاني، حاج عليقلي خان را به عنوان گروگان در تهران نگاه داشت. در اين دوران وي با اوضاع سياسي و اجتماعي تهران آشنا شد و رجال و افراد مؤثر را شناخته و با بعضي از مأموران سياسي از جمله چند تن از ديپلماتهاي انگليسي آشنا گرديد. و به سال 1311 ق به منصب و نشان و حمايل امير توماني نائل گرديد.
در هفدهم ذي القعده 1313 که حادثه ترور ناصرالدين شاه رخ داد، عليقلي خان با سواران خود ملازم رکاب بود و در فاصله مرگ ناصرالدين شاه تا به روي کار آمدن مظفرالدين شاه که چهل و چند روز به طول انجاميد، حفاظت کاخ گلستان و ابنيه سلطنتي را بر عهده داشت.
با آغاز سلطنت مظفرالدين شاه، اتابک امتياز راهسازي بين اصفهان و اهواز را از شاه گرفت. امتياز جاده لينچ در تاريخ بيستم ذي القعده 1314 در هشت فصل و براي مدت 60 سال به اسفنديار خان، محمدحس
۳۰.۱k
۱۰ آذر ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.