عاشقانه های شبنم
خستــه از دنیــایـم و از مـردم صــد رنگشـان
شیشه ی احساس من خورده ترک با سنگشان
لشگــری از درد و آه و غصــه و غــــم آمــده
دستِ خـالی میروم هر شب ولی بر جنگشان
****
میشود گاهی میــان خنـــده ام اشکم روان
نه به دل مانده تحمل نه به تن تاب و توان
بــرسـرم بسکه بـــلا آورده دنیــا بــی گنـاه
اشک میــریزد بحــالم هــم زمین هم آسمان
شیشه ی احساس من خورده ترک با سنگشان
لشگــری از درد و آه و غصــه و غــــم آمــده
دستِ خـالی میروم هر شب ولی بر جنگشان
****
میشود گاهی میــان خنـــده ام اشکم روان
نه به دل مانده تحمل نه به تن تاب و توان
بــرسـرم بسکه بـــلا آورده دنیــا بــی گنـاه
اشک میــریزد بحــالم هــم زمین هم آسمان
۷.۰k
۱۲ آبان ۱۴۰۳