زخم دستم را م بست و مگفت

زخم دستم را مي بست و ميگفت:
چرا با خود چنين كردی
ولي زخم بزرگ دلم را نديد تا بگويد:
چرا با تو چنين كردم!
🫠🖤
قاصدک تنها 💔🥀
دیدگاه ها (۰)

به دلتنگی هایم دست نزن می شکند بغضم یک وقت !آنگاه غرق می شوی...

دل كه رنجيد از كسىخرسند كردن مشكل است شيشه ى بشكسته را پيوند...

ﺧﺴﺮﻭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﮔﻔﺖ:ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧَﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍ...

باور کن بعضی دردها گفتنی نیست رفیق...نگو محرم نمیدانمت...نه....

ولی آرزوی داشتن یه برادر بزرگ تر تو دلم موند🥺

حاجیییییی مامانم باز گیر داد به درسا و زد تو گوشم که تازه زخ...

طبیعیه تو بچگی دلم میخواست آسم داشته باشم و دستم خورد شه با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط