بچه که بودم از عصرها بدم میومد، ناهار رو که میخوردیم همه
بچه که بودم از عصرها بدم میومد، ناهار رو که میخوردیم همه عادت داشتن میخوابیدن و من تنها ترین کودک جهان میشدم. بدون هم بازی، بدون تفریح، بدون دلخوشی، بدون هم صحبت...
الان هم شب های من مثل عصره...!
الان هم شب های من مثل عصره...!
۹.۲k
۲۷ شهریور ۱۴۰۰