⚜️تو رو به امام حسین به همدیگه ظلم نکنید
رو زمانی کن در آئینه نظر
بین چگونه گشته موی تو سفید
کن یقین کا ثار مرگت شد پدید
اینکه گویی چشمم آورده غبار
نی غبارست این بود گرد مزار
اینکه گویی گوش هایم گشته کر
مرگ اندر گوش تو کرده اثر
اینکه گویی از تنم رفته توان
هست این تعبیر مرگ تو بدان
سعی کن ای عاقل نیکو سیر
بلکه کیلی توشه ای بهر سفر
نیست این دنیا مکان هیچکس
ای خوشان کو دل برین دنیا نبست
از تو باشد گر جمیع ملک و مال
گر تو باشی صاحب جاه و جلال
تو اگر سلطان هفت کشور شوی
صاحب تخت و کلاه زر شوی
گر چو اسکندر همه روی زمین
از شجاعت باشدت زیر نگین
لیک چون آید تو را وقت زوال
نه حشم آید بکارت نه جلال
از تو باشد دولت قارون اگر
یک کفن بر تو نباید بیشتر
چون جوان میرد اگر باشد تمیز
نیست یعنی از اجل کس را گریز
نو جوانان می روند با جان ریش
بلکه پیران فکر سازند بهر خویش
نه جوان را فرصتی باشد نه پیر
بین تو این اوضاع و عبرت پیشه گیر
اینکه تو دیدی که شد مویت سفید
قاصدی بو آنکه از مرگت رسید
اینکه بینی رفت از چشم تو نور
قاصدی باشد ز تاریکی گور
اینکه قوت گشته از پای تو کم
مرگ گوید با خبر شو آمدم
اینکه گوشت گشته کر هشیار باش
مرگ گوید کامدم هوشیار باش
حالیا از مرگ خود آگاه شو
توشه گیر و عازم این راه شو
اعمی ار صد سال مانی در زمین
مرگ آخر می کند بر تو کمین
تو بکن از زشتی افعال خویش
#قدر_خودتو_بدون #قدر_همو_بدونیم #خدا_هست
بین چگونه گشته موی تو سفید
کن یقین کا ثار مرگت شد پدید
اینکه گویی چشمم آورده غبار
نی غبارست این بود گرد مزار
اینکه گویی گوش هایم گشته کر
مرگ اندر گوش تو کرده اثر
اینکه گویی از تنم رفته توان
هست این تعبیر مرگ تو بدان
سعی کن ای عاقل نیکو سیر
بلکه کیلی توشه ای بهر سفر
نیست این دنیا مکان هیچکس
ای خوشان کو دل برین دنیا نبست
از تو باشد گر جمیع ملک و مال
گر تو باشی صاحب جاه و جلال
تو اگر سلطان هفت کشور شوی
صاحب تخت و کلاه زر شوی
گر چو اسکندر همه روی زمین
از شجاعت باشدت زیر نگین
لیک چون آید تو را وقت زوال
نه حشم آید بکارت نه جلال
از تو باشد دولت قارون اگر
یک کفن بر تو نباید بیشتر
چون جوان میرد اگر باشد تمیز
نیست یعنی از اجل کس را گریز
نو جوانان می روند با جان ریش
بلکه پیران فکر سازند بهر خویش
نه جوان را فرصتی باشد نه پیر
بین تو این اوضاع و عبرت پیشه گیر
اینکه تو دیدی که شد مویت سفید
قاصدی بو آنکه از مرگت رسید
اینکه بینی رفت از چشم تو نور
قاصدی باشد ز تاریکی گور
اینکه قوت گشته از پای تو کم
مرگ گوید با خبر شو آمدم
اینکه گوشت گشته کر هشیار باش
مرگ گوید کامدم هوشیار باش
حالیا از مرگ خود آگاه شو
توشه گیر و عازم این راه شو
اعمی ار صد سال مانی در زمین
مرگ آخر می کند بر تو کمین
تو بکن از زشتی افعال خویش
#قدر_خودتو_بدون #قدر_همو_بدونیم #خدا_هست
۶.۱k
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.