عزیز تر از جانم مینوسم برایت بیاد بیاور تمام روزهای بی هم

عزیز تر از جانم مینوسم برایت بیاد بیاور تمام روزهای بی هم بودن را تمام سختی های نیمه راه که بی هم گذشت ارزو بر دل ماند یکیار رهگذری بابت تحمل سختیایت از تو تشکر کند در این روزهای تاریک وقتی غم به اشک های جمع شده و بغض گلوگیر هم رهم نمیکرد برای باهم بودن کافی بود وقتی خسته بودی سری به دل این رهگذر بزن شاید درد تو را بهتر از دیگران فهمید :)
دیدگاه ها (۰)

هیچگاه از مهربانی پشیمان نباش تو در حق بقیه لطف کردی و انها ...

فکر کنم هنوز تو شک مرگش موندم بعد این همه مدت نمیتونم بپذیرم...

تو را جانم صدا کردم ولیکن برتر از جانی مگر جان بی تو می ماند...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط