جامع الاسرار
983- نهضت جهانی #امام_زمان به لحاظ اجتماعی بر آزادی و عدالت و عشق و عرفان بنا می شود . زیرا از آزادی نهایتاً عدالت حاصل می آید و از غایت عدالت هم عشق رخ می دهد و این عشق قلمرو معرفت الهی است و وحدت وجود ! و مجموعه آثار ما زمینه فرهنگی این چهار رکن را مهیا کرده است .
984- در جامعه ایکه #آزادی نباشد نه عدالتی ممکن است و نه عشق و عاطفه ای مجال رشد می یابد و نه معرفتی حاصل می شود و نه خداپرستی . و منظور از آزادی همانا آزادی مطلق عبادت و عقیده و بیان است و در حیطه عمل هم آزادی در دین ملاک است و نه بر دین . و این آزادی منجر به عدالت می شود .
985- از آنجا که ضعیفان هر جامعه ای به لحاظ تعداد بیشتر از اغنیاء هستند پس اگر بخواهند می توانند ظلم نپذیرند و در ظلم اغنیاء مشارکت نکنند همانطور که هرگاه بر علیه اغنیاء ظالم قیام می کنند با دست خالی پیروزند . پس آنگاه که ضعفا در ظلم ظالمان مشارکت می کنند تا به قدرت برسند بایستی ظلم بیشتری مرتکب شوند . و از آنجا که حربه ظلم قدرت است پس ظلم ضعفا به مراتب شقی تر و ظالمانه تر و ارادی تر از ظلم اغنیاء می باشد . اینست که دموکراسی و سوسیالیزم که مشارکت عامه ضعفا در قدرت است منجر به اشد ظلم های تاریخ شده است . و اما چرا قدرتمندان اراده کرده اند تا عامه ضعفا را هم در قدرت و ظلم خود شریک کنند و سردمداران دموکراسی هستند ؟ زیرا اولاً بیشترین سهم را از آنها می برند و لذا سهم بیشتری از قدرت و ثروت می برند و ثانیاً اراده ظالمانه خود را هم به دست عامه مردم مرتکب می شوند و آنها را مسبب نهایی ظلم معرفی می کنند و خود را تبرئه می سازند و از صحنه آشکار ستم پنهان می شوند . پس ظالمان ضعیف ظالمتر از ظالمان قوی هستند و شقی ترین دشمنان عدالت می باشند . و آخرالزمان که عصر پیدایش دموکراسی در جهان است عصر ظهور ظلم عظیم است که «اکثر مردمان هوای نفس خود را خدا می خوانند و اینست شرک و ظلم عظیم». قرآن– و این ظلم عظیم در نوع دموکراسی دینی به اشد ظهور می رسد و آن نفاق می باشد که غایت دموکراسی و پایان آن است و فرو پاشی کل مدرنیزم و زمینه ظهور ناجی موعود که البته توأم است با ظهور دجالان در جهان .
986- پس ظلم ، ظلمت نفس بشر است و قوی و ضعیف ندارد بلکه از شقاوت است و اتفاقاً انسان قوی تر توانسته بخشی از شقاوت خود را برون افکنی نماید و لذا از ظلم خود کاسته است در نفس خویش . پس بنگر ضعیفی را که بر زیر دستانش بسیار شقی تر از قدرتمندان نسبت به زیر دستان است . و بنگر عدالت الهی را در ظلم بشری ! پس هرچه خواهی باش ولی دموکرات و سوسیالیست و مساوات طلب مباش تا ظالمتر را ظالمترین نسازی . هرچند که با ورود به قلمرو دموکراسی خواه نا خواه به غایت ظلم می رسی : ظلمی خود خواسته که بر خود می کنی!
عرفان تاریخ
( فلسفه قرآنی تاریخ)
Theosophy of History
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
تاریخ تألیف : ۱۳۹۰
تعداد صفحه : ۱۲۰
www.khanjany.org
984- در جامعه ایکه #آزادی نباشد نه عدالتی ممکن است و نه عشق و عاطفه ای مجال رشد می یابد و نه معرفتی حاصل می شود و نه خداپرستی . و منظور از آزادی همانا آزادی مطلق عبادت و عقیده و بیان است و در حیطه عمل هم آزادی در دین ملاک است و نه بر دین . و این آزادی منجر به عدالت می شود .
985- از آنجا که ضعیفان هر جامعه ای به لحاظ تعداد بیشتر از اغنیاء هستند پس اگر بخواهند می توانند ظلم نپذیرند و در ظلم اغنیاء مشارکت نکنند همانطور که هرگاه بر علیه اغنیاء ظالم قیام می کنند با دست خالی پیروزند . پس آنگاه که ضعفا در ظلم ظالمان مشارکت می کنند تا به قدرت برسند بایستی ظلم بیشتری مرتکب شوند . و از آنجا که حربه ظلم قدرت است پس ظلم ضعفا به مراتب شقی تر و ظالمانه تر و ارادی تر از ظلم اغنیاء می باشد . اینست که دموکراسی و سوسیالیزم که مشارکت عامه ضعفا در قدرت است منجر به اشد ظلم های تاریخ شده است . و اما چرا قدرتمندان اراده کرده اند تا عامه ضعفا را هم در قدرت و ظلم خود شریک کنند و سردمداران دموکراسی هستند ؟ زیرا اولاً بیشترین سهم را از آنها می برند و لذا سهم بیشتری از قدرت و ثروت می برند و ثانیاً اراده ظالمانه خود را هم به دست عامه مردم مرتکب می شوند و آنها را مسبب نهایی ظلم معرفی می کنند و خود را تبرئه می سازند و از صحنه آشکار ستم پنهان می شوند . پس ظالمان ضعیف ظالمتر از ظالمان قوی هستند و شقی ترین دشمنان عدالت می باشند . و آخرالزمان که عصر پیدایش دموکراسی در جهان است عصر ظهور ظلم عظیم است که «اکثر مردمان هوای نفس خود را خدا می خوانند و اینست شرک و ظلم عظیم». قرآن– و این ظلم عظیم در نوع دموکراسی دینی به اشد ظهور می رسد و آن نفاق می باشد که غایت دموکراسی و پایان آن است و فرو پاشی کل مدرنیزم و زمینه ظهور ناجی موعود که البته توأم است با ظهور دجالان در جهان .
986- پس ظلم ، ظلمت نفس بشر است و قوی و ضعیف ندارد بلکه از شقاوت است و اتفاقاً انسان قوی تر توانسته بخشی از شقاوت خود را برون افکنی نماید و لذا از ظلم خود کاسته است در نفس خویش . پس بنگر ضعیفی را که بر زیر دستانش بسیار شقی تر از قدرتمندان نسبت به زیر دستان است . و بنگر عدالت الهی را در ظلم بشری ! پس هرچه خواهی باش ولی دموکرات و سوسیالیست و مساوات طلب مباش تا ظالمتر را ظالمترین نسازی . هرچند که با ورود به قلمرو دموکراسی خواه نا خواه به غایت ظلم می رسی : ظلمی خود خواسته که بر خود می کنی!
عرفان تاریخ
( فلسفه قرآنی تاریخ)
Theosophy of History
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
تاریخ تألیف : ۱۳۹۰
تعداد صفحه : ۱۲۰
www.khanjany.org
- ۵۵۵
- ۰۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط