من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
#چند_خط_شعر
#چند_بیت_جنون
شبی نشستم و گفتم #دو_خط_دعا بنویسم
#دعا_به_نیت_دفع_قضا_بلا بنویسم
ز همدلان سفر کردهام سراغ بگیرم
به کوچه کوچهٔ زلف تو نامهها بنویسم
دعا و شکوه به هم تاب خورد و من متحیر
«کدام را ننویسم، کدام را بنویسم»؟
هر آنچه را که نوشتم مچاله کردم و گفتم:
قلم دوباره بگیرم از ابتدا بنویسم
دو قطره خون ز لبت در دوات تشنهام افتاد
که من #به_یاد_شهیدان_کربلا بنویسم
صدای پای قلم را شنید کاغذ و گفتم:
قلم به لیقه گذارم که بیصدا بنویسم...
تو بینشانی و کاغذ در #انتظار رسیدن
که من نشانی کوی تو را کجا بنویسم
تو خود نشانی محضی، تو خود دعای مجسم
برای چون تو عزیزی چرا چرا بنویسم؟
[#سعید_بیابانکی]
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/Cz0LGnws-US/?igshid=ZDBjMWI0ZjMxOQ==
#چند_بیت_جنون
شبی نشستم و گفتم #دو_خط_دعا بنویسم
#دعا_به_نیت_دفع_قضا_بلا بنویسم
ز همدلان سفر کردهام سراغ بگیرم
به کوچه کوچهٔ زلف تو نامهها بنویسم
دعا و شکوه به هم تاب خورد و من متحیر
«کدام را ننویسم، کدام را بنویسم»؟
هر آنچه را که نوشتم مچاله کردم و گفتم:
قلم دوباره بگیرم از ابتدا بنویسم
دو قطره خون ز لبت در دوات تشنهام افتاد
که من #به_یاد_شهیدان_کربلا بنویسم
صدای پای قلم را شنید کاغذ و گفتم:
قلم به لیقه گذارم که بیصدا بنویسم...
تو بینشانی و کاغذ در #انتظار رسیدن
که من نشانی کوی تو را کجا بنویسم
تو خود نشانی محضی، تو خود دعای مجسم
برای چون تو عزیزی چرا چرا بنویسم؟
[#سعید_بیابانکی]
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/Cz0LGnws-US/?igshid=ZDBjMWI0ZjMxOQ==
۷۹۳
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.