یک چیزهایی را نمیشد گفت

یک چیزهایی را نمی‌شد گفت.
نمی‌شد گفت: دلم تنگ شده، با من حرف می‌زنی؟ نمی‌شد گفت: غمگینم از زمین و زمانه، آرامم می‌کنی؟ نمی‌شد گفت: سراغم را می‌گیری؟ دلت تنگ می‌شود؟ بغلم می‌کنی؟
اما می‌شد سکوت کرد، فاصله گرفت، حرف نزد، ناامید شد و آرام آرام و برای همیشه از آدم‌ها دل کند.
می‌شد از نهایت دلتنگی، به بی‌حسیِ مطلق رسید و دیگر نخواست.
یک چیزهایی توضیح دادنی و به‌خاطر سپردنی نیستند؛ ذاتی‌اند و بعضی‌ها آدمِ دوست داشتن و رابطه‌های عمیقِ احساسی نیستند و همان بهتر که هیچ‌کس به هزار امید و ترفند، قلعه‌ی ارزشمندِ احساساتش را روی آب نسازد.
دیدگاه ها (۱۷)

دیدی یادت رفت؟ دیدی یادم رفت؟ دیدی اول سال با هم حرف نزدیم، ...

غم مخور جانا در اين عالم كه عالم هيچ نيست...♥️🌱

‏کاش میشد بعضیارو تو گوگل سرچ کردبعد بری قدیمی ترین ورژنش رو...

پُر از حِسِ ناراحَتی‌اَم وَلی عَمیق‌تَر که میشَم خالی‌ام، پُ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط