اگر من مخاطب تو باشم میخواهم
اگر من مخاطب تو باشم میخواهم
چیزی بگویم بدون احساساتی شدن
وکاملا واقعی...
میخواهم بگویم :
ای ماهروی پری پیکر من ،
ای زیبایی طلوع وای وقارغروب
ای بند بتو نفسهای بیمقدارمن
وای نبودت جهنم و برزخ من ...
دراین مدت که گذشت آنچه دیدم وشنیدم همه موفقیتهایی بوده که با
شناختی که ازتو دارم حاصل مرارتها ورنجهایی است که بجان خریدی ،میشناسمت ومیدانم بوقت مشکلات دراین مسیر پرغرور وعزت بخش چگونه بی انکه کسی باورت کرده باشد ودست مودتی بسویت دراز ،تو باان پشتکارمنحصربفردت یک تنه به دل مصایب زدی وعاقب مغلوب شدی ،تو مفهوم واقعیه من میخواهم پس باید بشود هستی ،تو تفسیرکلمه مردی فقط
بمردانگی نیست هستی ،من در نبود تو
انقدرلحظه های تلخ وناگواری داشتم که گاهی ازبیاداوریشان بغضم شکسته میشود وتوان مهارش را ندارم اما مهم نیست فدای سرتو که همیشه درست ترین کارها را میکنی ،بارها هنگامیکه مخفیانه دلنوشته هایی که برای معشوقه ات نوشته بودی رامیخواندم دلم میخواست جانم رابگیری اما اینچنین در اندوه نباشی دلم میهواست فریاد بزنم وبگویم که به والله توخیلی برایش زیادی هستی کاش این شهامت را ادمها داشتندکه واقعیت رابگویند،میدانم وقتی اسیرباشدعقل هرچقدرهم قدرتمند بیفایده است...
من میخواهم بگویم اگرحرف دلم رامیخواهی بدانی این است:
من ازتو بخاطر این رفتن قدر دانی میکنم
برای ارزوهایی که اگرمیخواستی با بودن من به تحقق برسانی هرگز شدنی نبود
میخواهم بدانی که من اگر درنبودتو رشد
میکردم تمام حرفهایم پوچ وپوشالی میبودن ،انچه برمن گذشت نه تظاهر است ونه برای معرکه گیری خدامیداندهمگی بدون برنامه وازروی دلتنگیم بوده اند،اگر دلت بامن است
من اعلام میکنم که برای فدای تو شدن از کدام مسیر باید بیایم
حکم انچه توگویی وتمام....
چیزی بگویم بدون احساساتی شدن
وکاملا واقعی...
میخواهم بگویم :
ای ماهروی پری پیکر من ،
ای زیبایی طلوع وای وقارغروب
ای بند بتو نفسهای بیمقدارمن
وای نبودت جهنم و برزخ من ...
دراین مدت که گذشت آنچه دیدم وشنیدم همه موفقیتهایی بوده که با
شناختی که ازتو دارم حاصل مرارتها ورنجهایی است که بجان خریدی ،میشناسمت ومیدانم بوقت مشکلات دراین مسیر پرغرور وعزت بخش چگونه بی انکه کسی باورت کرده باشد ودست مودتی بسویت دراز ،تو باان پشتکارمنحصربفردت یک تنه به دل مصایب زدی وعاقب مغلوب شدی ،تو مفهوم واقعیه من میخواهم پس باید بشود هستی ،تو تفسیرکلمه مردی فقط
بمردانگی نیست هستی ،من در نبود تو
انقدرلحظه های تلخ وناگواری داشتم که گاهی ازبیاداوریشان بغضم شکسته میشود وتوان مهارش را ندارم اما مهم نیست فدای سرتو که همیشه درست ترین کارها را میکنی ،بارها هنگامیکه مخفیانه دلنوشته هایی که برای معشوقه ات نوشته بودی رامیخواندم دلم میخواست جانم رابگیری اما اینچنین در اندوه نباشی دلم میهواست فریاد بزنم وبگویم که به والله توخیلی برایش زیادی هستی کاش این شهامت را ادمها داشتندکه واقعیت رابگویند،میدانم وقتی اسیرباشدعقل هرچقدرهم قدرتمند بیفایده است...
من میخواهم بگویم اگرحرف دلم رامیخواهی بدانی این است:
من ازتو بخاطر این رفتن قدر دانی میکنم
برای ارزوهایی که اگرمیخواستی با بودن من به تحقق برسانی هرگز شدنی نبود
میخواهم بدانی که من اگر درنبودتو رشد
میکردم تمام حرفهایم پوچ وپوشالی میبودن ،انچه برمن گذشت نه تظاهر است ونه برای معرکه گیری خدامیداندهمگی بدون برنامه وازروی دلتنگیم بوده اند،اگر دلت بامن است
من اعلام میکنم که برای فدای تو شدن از کدام مسیر باید بیایم
حکم انچه توگویی وتمام....
۱۲.۵k
۲۳ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.