ریکشن اعضا وقتی میفهمن دی او از سربازی برگشته😂:
ریکشن اعضا وقتی میفهمن دی او از سربازی برگشته😂:
کای:مث برگشت شیومین یدفه میپره بغل دی او یه کیکم بغلش😅
کای:ععرررررر عشقم اومد♥ بغلش نکنینا کرونا میگیره ازتون
بکهیون:
عررررر من چه غلطی بکنم از این به بعد نمیتونم اتیش بسوزونم😐
باز این چشم باقالی اومد😐
شیومین: مث بچه ادم میای میری حموم قشنگ خودتو میسابی
بعدش میری لباساتو ضد عفونی میکنی میبری میزاری کمدت حوصله مریض داری ندارم کرونا بگیری پرتت میکنم از خوابگاه بیرون(وسواسیش شروع شد😂)
سهون:باز این با چشمای وزخیش اومد😐 تو رو به جد لی سومان مث بچه ادم نگاهمون کن
دست به موسیوم زدیم نزدیا چشم غره م بهش نرو میترسه ازت با اون چشمای باقالیت (موسیو😐 کی دست ازش برمیداره)
چانیول:هیونگگگ میپره بغلش😅
:هیونگ خیلی دلم برای غذاهات تنگ شده بود قول بده گالبی بپزی برام نپزی خودم میندازم انباری تا سکته کنی از تاریکی 😅(اینم از تهدیدش)
کای:مث برگشت شیومین یدفه میپره بغل دی او یه کیکم بغلش😅
کای:ععرررررر عشقم اومد♥ بغلش نکنینا کرونا میگیره ازتون
بکهیون:
عررررر من چه غلطی بکنم از این به بعد نمیتونم اتیش بسوزونم😐
باز این چشم باقالی اومد😐
شیومین: مث بچه ادم میای میری حموم قشنگ خودتو میسابی
بعدش میری لباساتو ضد عفونی میکنی میبری میزاری کمدت حوصله مریض داری ندارم کرونا بگیری پرتت میکنم از خوابگاه بیرون(وسواسیش شروع شد😂)
سهون:باز این با چشمای وزخیش اومد😐 تو رو به جد لی سومان مث بچه ادم نگاهمون کن
دست به موسیوم زدیم نزدیا چشم غره م بهش نرو میترسه ازت با اون چشمای باقالیت (موسیو😐 کی دست ازش برمیداره)
چانیول:هیونگگگ میپره بغلش😅
:هیونگ خیلی دلم برای غذاهات تنگ شده بود قول بده گالبی بپزی برام نپزی خودم میندازم انباری تا سکته کنی از تاریکی 😅(اینم از تهدیدش)
۹.۱k
۰۸ دی ۱۳۹۹