هنوز بی خبرم از شمارش روز های تنهایی
هنوز بی خبرم از شمارش روز های تنهایی
نمیدانم چند پنجره ، به کوچه زل زده ام
چند دفتر برای آمدنت ، شعر نوشتم
چند بار قاصدک را بوسیدم
من اینجا روی نیمکت پوسیده ی " خیال " ...
نمیدانم چند پنجره ، به کوچه زل زده ام
چند دفتر برای آمدنت ، شعر نوشتم
چند بار قاصدک را بوسیدم
من اینجا روی نیمکت پوسیده ی " خیال " ...
۲.۶k
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.