در زندگي آموختم ...
در زندگي آموختم ...
تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد.
آموختم
گاهی از زیاد نزدیک شدن فراموش می شوی.
آموختم
تا با کفش کسی راه نرفتم راه رفتنش را قضاوت نکنم.
آموختم گاهی برای بودن باید محو شد.
آموختم
دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند.
آموختم
از کم بودن نترسم اگر کم باشم شاید ولم کنن ولی زیاد که باشم حیفم میکنن.
آموختم
برای شناخت آدمها یکبار بر خلاف میلشان عمل کنم ...
تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد.
آموختم
گاهی از زیاد نزدیک شدن فراموش می شوی.
آموختم
تا با کفش کسی راه نرفتم راه رفتنش را قضاوت نکنم.
آموختم گاهی برای بودن باید محو شد.
آموختم
دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند.
آموختم
از کم بودن نترسم اگر کم باشم شاید ولم کنن ولی زیاد که باشم حیفم میکنن.
آموختم
برای شناخت آدمها یکبار بر خلاف میلشان عمل کنم ...
۸.۶k
۳۰ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.