قسمت غم انگیز تنهایی، "بے پناهی" است؛
قسمت غم انگیز تنهایی، "بے پناهی" است؛
این که یڪ شب، یڪ روز، یڪ جایے
دلت بخواهد از همه دردهاے دنیا پناه ببرے به آغوشی، نوازشی، گفتگویی، درست مے شَوَدی، بوسه ای، حضوری، دیداری... و هیچکس هیچ جاے جهانت نباشد.
بار دنیا و آدمهایش بیفتد روے شانه هاے نحیفت، به هر طرف که نگاه کنے آیه هاے عذاب به سمتت دوان باشد، پناه همه باشے به قدر بضاعت دلت، عالم و آدم را مراقبت کنے و کسے نباشد که بارت را از شانه ات بردارد. تنهایے چه قدر "بے پناهی" است...
این که یڪ شب، یڪ روز، یڪ جایے
دلت بخواهد از همه دردهاے دنیا پناه ببرے به آغوشی، نوازشی، گفتگویی، درست مے شَوَدی، بوسه ای، حضوری، دیداری... و هیچکس هیچ جاے جهانت نباشد.
بار دنیا و آدمهایش بیفتد روے شانه هاے نحیفت، به هر طرف که نگاه کنے آیه هاے عذاب به سمتت دوان باشد، پناه همه باشے به قدر بضاعت دلت، عالم و آدم را مراقبت کنے و کسے نباشد که بارت را از شانه ات بردارد. تنهایے چه قدر "بے پناهی" است...
۳۳.۸k
۱۸ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.