💙🌱 به نامِ شَهریور....
💙🌱 به نامِ #شَهریور....
دَستپاچهتَرین فَرزندِ سال....
دَستپاچهی بَستنِ بارُ بنهی گَرما....
دَستپاچهی تَمام شُدَن...
مَرزِ سَبزیِ تابِستان و زَردیِ خِش خِش وارِ پاییز....
به نامِ شَهریور...
با عَصرهایی کِشدار و شَبهای غَم آلودهی رَفتن....
شَهریوری که توی گوشِ تَمامِ روزهایَش
صدای زَنگِ مَدرسهها پیچیده
و مِثلِ طفلِ فَراری از مَکتَب
دلَش پیچ میخورَد و سَرَش تاب....
به نامِ شَهریوَر....
که بادِ #پاییزی ؛ تنِ رَنجورَش را میلَرزانَد و گرمای مُردادی
هَنوز تویِ رَگهایَش جاریست....
مَن میبوسَمَت شَهریورِ جان
که امیدهای وِصالَم
توی چشمانِ پُر اِضطرابَت پیداست....💙🌱
#شهریور_مبارک
دَستپاچهتَرین فَرزندِ سال....
دَستپاچهی بَستنِ بارُ بنهی گَرما....
دَستپاچهی تَمام شُدَن...
مَرزِ سَبزیِ تابِستان و زَردیِ خِش خِش وارِ پاییز....
به نامِ شَهریور...
با عَصرهایی کِشدار و شَبهای غَم آلودهی رَفتن....
شَهریوری که توی گوشِ تَمامِ روزهایَش
صدای زَنگِ مَدرسهها پیچیده
و مِثلِ طفلِ فَراری از مَکتَب
دلَش پیچ میخورَد و سَرَش تاب....
به نامِ شَهریوَر....
که بادِ #پاییزی ؛ تنِ رَنجورَش را میلَرزانَد و گرمای مُردادی
هَنوز تویِ رَگهایَش جاریست....
مَن میبوسَمَت شَهریورِ جان
که امیدهای وِصالَم
توی چشمانِ پُر اِضطرابَت پیداست....💙🌱
#شهریور_مبارک
۲۰.۰k
۰۱ شهریور ۱۴۰۲