یه شبایی تو زندگی هست
یه شبایی تو زندگی هست
که وقتی دفتر خاطراتِ زندگیتو ورق میزنی
به چیزایی میرسی که نمیدونی
تقدیرت بوده یا تقصیرت
به آدمایی میرسی که نمیدونی دردن یا همدرد..
به لحظه هایی میرسی که هضمش
واسه دلِ کوچیکت سخته
و به دردایی میرسی که برای
سن و سالت بزرگه
به آرزوهایی که تَوَهُم شد،
رویاهایی که گذشت
به چیزایی که حقت بود اما شد توقع..
و زخهایی که با نمکِ روزگار آغشته شد
و احساسی که دیگران اشتباه می نامند؛
و دستِ آخر دنیایی که بهت پشت کرده
و باز هم انتهایِ دفتر، خودت میمانی و
زخمهایی که روزگار پشتِ هم میزند
و سکوت هم دوای دردش نیست
کاش دنیا کمی مهربانتر بودی...
#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#گوناگون
#ویسگون
که وقتی دفتر خاطراتِ زندگیتو ورق میزنی
به چیزایی میرسی که نمیدونی
تقدیرت بوده یا تقصیرت
به آدمایی میرسی که نمیدونی دردن یا همدرد..
به لحظه هایی میرسی که هضمش
واسه دلِ کوچیکت سخته
و به دردایی میرسی که برای
سن و سالت بزرگه
به آرزوهایی که تَوَهُم شد،
رویاهایی که گذشت
به چیزایی که حقت بود اما شد توقع..
و زخهایی که با نمکِ روزگار آغشته شد
و احساسی که دیگران اشتباه می نامند؛
و دستِ آخر دنیایی که بهت پشت کرده
و باز هم انتهایِ دفتر، خودت میمانی و
زخمهایی که روزگار پشتِ هم میزند
و سکوت هم دوای دردش نیست
کاش دنیا کمی مهربانتر بودی...
#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#گوناگون
#ویسگون
۲۸.۶k
۲۸ مهر ۱۴۰۳