دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید😭 🔹🔹🔹🔹🔹🔹

‌تو را با غیر می‌بینم، صدایم در نمی‌آید
دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید

نشستم، باده خوردم، خون گریستم، کنجی افتادم
تحمل می‌رود اما شب غم سر نمی‌آید

توانم وصف جور مرگ و صد دشوارتر زان لیک
چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمی‌آید

چه سود از شرح این دیوانگی‌ها، بی قراری‌ها؟
تو مه، بی‌مهری و حرف مَنَت باور نمی آید

ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف
که این دیوانه گر عاقل شود، دیگر نمی‌آید

دلم در دوری‌ات خون شد، بیا در اشک چشمم بین
خدا را از چه بر من رحمت ای کافر نمی‌آید

✍️ #مهدی_اخوان_ثالث
دیدگاه ها (۶)

تحمل می‌رود اما شب غم سر نمی‌آید

دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید😭 .‌‌..

طواف شمع به‌پروانگان مبارک باد تو گرد دوست نگردیده‌ای چه می‌دانی

میانِ استخوان های خُرد شده ایم؛اما "#امید" تقلا میکند برای ر...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

6:Amityville Horror Houseخانه ترسناک امیتویل در حالی جونگکوک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط