همیشه عاشق بغل کردن بودی ، با اینکه بالام شکسته بود ، تور
همیشه عاشق بغل کردن بودی ، با اینکه بالام شکسته بود ، تورو بغل میکردم ، سعی میکردم ، حالت و خوب کنم . انقد دوست داشتم که حتی ، روی خنده هاتم احساس مالکیت داشتم . تموم من از وجود تو بود . بهترین آغوشو تو داشتی و اون آغوش و به من میبخشیدی . ولی ؛ از یه جایی به بعد همه چی فرق کرد . عمیق ترین رابطه با مزخرف ترین دلیل ممکن از بین رفت .
ولی ما تصمیم گرفتیم این رابطه رو برگردونیم به اولش ، اما من فکر میکنم تو زیادی به گذشته برگشتی ؛ به اون موقعی که نه من تورو می شناختم نه تو منو....
" خاطراتی که با هم داشتیم "
ولی ما تصمیم گرفتیم این رابطه رو برگردونیم به اولش ، اما من فکر میکنم تو زیادی به گذشته برگشتی ؛ به اون موقعی که نه من تورو می شناختم نه تو منو....
" خاطراتی که با هم داشتیم "
۱۴.۴k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.