نوشداروی دیر به مزار رسیده این نام واقعی توست که دیر

"نوشداروی دیر به مزار رسیده." این نام واقعی توست، که دیر رسیده‌ای و امید به شفا در دلم مرده و چنان منجمدم که قطب‌ها از دلم یخ برمی‌دارند و روی کبودی دلشان می‌گذارند.
جادویی نمانده عزیزدلم. نه در سکوت طولانی صبورانه تو و نه در اشتیاق مدام سرکوب‌شده‌ی من. همه‌چیز ملال مطلق است، مثل برگی پامال شده‌ام که نه شوق بازگشت به شاخه را دارد و نه مجالی برای بهره از آزادی.
به یاد بیاور ستاره‌های آسمان مرده‌اند و ما به خاطره‌ای دور نگاه می‌کنیم. به خاطره‌ای دور از من فکر کن، بوسه‌ای برایم بفرست، و به از یاد بردنم ادامه بده
دیدگاه ها (۰)

يادم بده چگونه بخوانمتا عشق در تمامي دل ها معنا شوديادم بده ...

دوام بیاورحتی اگر طنابِ طاقتت به باریک ترین رشته اش رسیدحتی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط