به روی سینه ی گرمت بخوابانم و رامم کن
به روی سینه ی گرمت بخوابانم و رامم کن
بجز عشق خودت هر عشق دیگر را حرامم کن
تنم را فتح کن با بوسه ای سکرآور و آن وقت
بلندی های لاهیجان و تهران را به نامم کن
به قله چون رسیدی.، آفتابی شو و از بالا،
فراز آسمانی آبی و روشن سلامم کن!
مرا تا اوج ها بالا ببر… در مه بپیچان و
برانگیزان به رقصی نرم و دنیا را به کامم کن
اگر دیوانه تر می خواهیم، مستم کن ای ساقی!
بریزان و بنوشان و بسوزان و تمامم کن!
بجز عشق خودت هر عشق دیگر را حرامم کن
تنم را فتح کن با بوسه ای سکرآور و آن وقت
بلندی های لاهیجان و تهران را به نامم کن
به قله چون رسیدی.، آفتابی شو و از بالا،
فراز آسمانی آبی و روشن سلامم کن!
مرا تا اوج ها بالا ببر… در مه بپیچان و
برانگیزان به رقصی نرم و دنیا را به کامم کن
اگر دیوانه تر می خواهیم، مستم کن ای ساقی!
بریزان و بنوشان و بسوزان و تمامم کن!
۲۸.۳k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.