※ رادیوی قدیمی 📻
👧🧒 #قصه_های_رمضان ۸
※ رادیوی قدیمی
صدای آقاجون از فاصله دور بلند شد:
خانم جون این صدای چیست؟!...امیرحسین تو هستی بابا؟
امیر حسین هول شده بود. هر کاری کرد نتوانست موج رادی را به حالت اول برگرداند.
با عجله رادی را خاموش کرد...
تق!
رادی تکان تکان خورد و روی زمین افتاد...
دانلود قصه هشتم رمضان، از سایت کودک منتظر :
👈 رادیوی قدیمی
«استدیو "داستان کودک" #انسان_تمام »
Kids.montazer.ir
#ماه #ماه_مبارک_رمضان #ماه_رمضان
#قصه #داستان #کودک
#مادر #پدر #دخترونه #پسرونه #زندگی #زندگی_خوب
#کلیپ #کلیپ_جدید
※ رادیوی قدیمی
صدای آقاجون از فاصله دور بلند شد:
خانم جون این صدای چیست؟!...امیرحسین تو هستی بابا؟
امیر حسین هول شده بود. هر کاری کرد نتوانست موج رادی را به حالت اول برگرداند.
با عجله رادی را خاموش کرد...
تق!
رادی تکان تکان خورد و روی زمین افتاد...
دانلود قصه هشتم رمضان، از سایت کودک منتظر :
👈 رادیوی قدیمی
«استدیو "داستان کودک" #انسان_تمام »
Kids.montazer.ir
#ماه #ماه_مبارک_رمضان #ماه_رمضان
#قصه #داستان #کودک
#مادر #پدر #دخترونه #پسرونه #زندگی #زندگی_خوب
#کلیپ #کلیپ_جدید
۱.۹k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.