بعد مرگم در غزلهایم مرا پیدا کنید

بعد مرگم در غزل‌هایم مرا پیدا کنید
آیه‌های عشق را در شعر من معنا کنید
مرغ عشقم در حصار واژه‌ها زندانی است
پشت پلک پنجره بال و پرش را وا کنید
کوچه گردی گاه و بی‌گاه شعر بنجل میخرد
شاه بیتی از مرا با روی خوش اهدا کنید
گاه گنجشکی کنار شعر من پر میزند
طفلکی را کَم کَمَک از حال من جویا کنید
قایقم در ساحل حسرت اگر جا مانده بود
نیمهٔ شب قایقم را راهی دریا کنید
شعر بارانم کنید ای دوستداران غزل
با شب شعری درون خانه‌ام غوغا کنید
محض حفظ ظاهر و لاف رفاقت هم شده..
چند بیتی از غزل‌های مرا نجوا کنید
آنچه با من کرد دنیا با کسی دیگر نکرد
بی وفایی‌های دنیا را کمی افشا کنید
من که از نامهربانی‌هایتان دق کرده‌ام
لااقل با شعر هایم مهربان تر تا کنید
دیدگاه ها (۰)

آدما مثل نقاشي ميمونن ساده ها رو خيلي راحت ميشه رنگ کرد !:

من از پروانه ها بودم ولی... بالی نموند از من 𝕀 𝕎𝕒𝕤 𝕗𝕣𝕠𝕞 𝕓𝕦𝕥𝕥...

من دیگه کلا با همه چیز نابود شدم بخوامم نمی تونم حرف بزنم بس...

دیدی چطوری خوردم زمین میشه دستمو بگیری ؟ بخدا بدنم درد می‌کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط