امشب، شب عاشوراست. نماز عشاء به امامت امام انسانیت تمام ش
امشب، شب عاشوراست. نماز عشاء به امامت امام انسانیت تمام شده است. اینک امام حسین( ع) اصحاب خود را جمع کرده تا با آنان گفت وگو کند.
امام سجاد(ع) در روایتی میفرماید که امام حسین به اصحاب خود گفت:
... همانا من اصحابی با وفاتر و بهتر از اصحاب خودم نمی شناسم و اهل بیتی از اهل بیت خود نیکوتر نمی دانم، خداوند شما را جزای خیر دهد. آگاه باشید که من هدف دیگری برای جماعت داشتم و ایشان را به راه اطاعت و متابعت از خداوند می پنداشتم اما اکنون آن خیال دیگر گونه صورت بست.
امشب بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هر سویی که می خواهید کوچ کنید. اکنون پرده شب شما را فرو گرفته است. در این سیاهی شب به هر سو که می خواهید بروید. این جماعت مرا می خواهند و چون مرا بکشند به غیر از من نپردازند.
پاسخ حضرت عباس(ع) و برخی یاران
وقتی سخن امام به اینجا رسید، اول کسی که سخن گفت عباس بن علی (ع) بود و سپس برادران و فرزندان و برادرزادگان و فرزندان عبدالله جعفر که عرض کردند: برای چه این کار را بکنیم؟ آیا برای آنکه بعد از تو زندگی کنیم؟ خداوند این کار ناشایسته را از ما دور کند.
گفت وگوی امام با فرزندان عقیل و پاسخ آنها
پس آن امام حسین رو کرد به فرزندان عقیل و فرمود که شهادت مسلم بن عقیل برای شما کافی است. بیشتر از این نباید مصیبت ببینید. من به شما اجازه می دهم هر کجا می خواهید بروید.
آنها عرض کردند: سبحان الله. مردم به ما چه می گویند و ما چه جوابی داریم بگوئیم؟ بگوئیم دست از بزرگ و سید و پسرعممان برداشتیم و او را در میان دشمن گذاشتیم، بیآنکه تیر و نیزه و شمشیری برای یاری او به کار بریم؟ نه به خدا سوگند، ما چنین کار ناشایسته ای نخواهیم کرد، بلکه جان و مال و اهل و عیال خود را در راه تو فدا می کنیم و با دشمن تو مبارزه می کنیم تا هر چه برای شما پیش می آید برای ما هم پیش بیاید...."
منابع روایی و مقاتل: منتهی الآمال شیخ عباس قمی/مقتل لهوف سید ابن طاووس
امام سجاد(ع) در روایتی میفرماید که امام حسین به اصحاب خود گفت:
... همانا من اصحابی با وفاتر و بهتر از اصحاب خودم نمی شناسم و اهل بیتی از اهل بیت خود نیکوتر نمی دانم، خداوند شما را جزای خیر دهد. آگاه باشید که من هدف دیگری برای جماعت داشتم و ایشان را به راه اطاعت و متابعت از خداوند می پنداشتم اما اکنون آن خیال دیگر گونه صورت بست.
امشب بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هر سویی که می خواهید کوچ کنید. اکنون پرده شب شما را فرو گرفته است. در این سیاهی شب به هر سو که می خواهید بروید. این جماعت مرا می خواهند و چون مرا بکشند به غیر از من نپردازند.
پاسخ حضرت عباس(ع) و برخی یاران
وقتی سخن امام به اینجا رسید، اول کسی که سخن گفت عباس بن علی (ع) بود و سپس برادران و فرزندان و برادرزادگان و فرزندان عبدالله جعفر که عرض کردند: برای چه این کار را بکنیم؟ آیا برای آنکه بعد از تو زندگی کنیم؟ خداوند این کار ناشایسته را از ما دور کند.
گفت وگوی امام با فرزندان عقیل و پاسخ آنها
پس آن امام حسین رو کرد به فرزندان عقیل و فرمود که شهادت مسلم بن عقیل برای شما کافی است. بیشتر از این نباید مصیبت ببینید. من به شما اجازه می دهم هر کجا می خواهید بروید.
آنها عرض کردند: سبحان الله. مردم به ما چه می گویند و ما چه جوابی داریم بگوئیم؟ بگوئیم دست از بزرگ و سید و پسرعممان برداشتیم و او را در میان دشمن گذاشتیم، بیآنکه تیر و نیزه و شمشیری برای یاری او به کار بریم؟ نه به خدا سوگند، ما چنین کار ناشایسته ای نخواهیم کرد، بلکه جان و مال و اهل و عیال خود را در راه تو فدا می کنیم و با دشمن تو مبارزه می کنیم تا هر چه برای شما پیش می آید برای ما هم پیش بیاید...."
منابع روایی و مقاتل: منتهی الآمال شیخ عباس قمی/مقتل لهوف سید ابن طاووس
۱۵.۱k
۰۸ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.