عاشقانه های شبنم

پل می‌زنیم به نامعلوم
در می‌گشاییم به ناممکن
از وجود، چنان بنایی ساختیم
که نردبان هزار پله‌ی حضور
به گردش نمی‌رسد....
ما راه می‌رفتیم و زندگی نشستن بود
ما می‌دویدیم و زندگی راه‌رفتن بود
ما می‌خوابیدم و زندگی دویدن بود
نه!
انسان، هیچ‌گاه برای خود
مأمن خوبی نبوده است
دیدگاه ها (۰)

پندانه روانشناسی

پندانه روانشناسی

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط