بیا که تاوان نبودنت را
بیا که تاوان نبودنت را
چشمانم می دهد
در پس ابر دلتنگی،
چتر حضورت را می خواهم
گسترده بر تار و پود هستی ام
تا برایم
از عشق بگویی
از رویش شقایق های وحشی
در دشت احساسمان
به چشمانم خیره شوی
شراره های نگاهت را
مهمان یخبندان آغوشم کنی
نبض احساسم را در دست بگیری
و فاتح بی بدیل قلبم شوی
🌺
چشمانم می دهد
در پس ابر دلتنگی،
چتر حضورت را می خواهم
گسترده بر تار و پود هستی ام
تا برایم
از عشق بگویی
از رویش شقایق های وحشی
در دشت احساسمان
به چشمانم خیره شوی
شراره های نگاهت را
مهمان یخبندان آغوشم کنی
نبض احساسم را در دست بگیری
و فاتح بی بدیل قلبم شوی
🌺
۸.۰k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲