عاشقانه های شبنم
گفتم به تو ای جانا ای دلبر دردانه
بی روی تو این خانه هردم شده ویرانه
رفتی و یقین کردم آتش زده ای مارا
از شعله ی سوزانت دل سوخت غریبانه
ایا تو نمی دانی بعد از تو دلم خون است
اینگونه مکن آزار بر عاشق دیوانه
بودی تو برای من روشنگر این محفل
گفتم تو همان شمعی و من هم خودِ پروانه
بعد از تو نمی خواندبلبل به چمنزاران
رفتی و برای من دنیا همه بیگانه
بی روی تو این خانه هردم شده ویرانه
رفتی و یقین کردم آتش زده ای مارا
از شعله ی سوزانت دل سوخت غریبانه
ایا تو نمی دانی بعد از تو دلم خون است
اینگونه مکن آزار بر عاشق دیوانه
بودی تو برای من روشنگر این محفل
گفتم تو همان شمعی و من هم خودِ پروانه
بعد از تو نمی خواندبلبل به چمنزاران
رفتی و برای من دنیا همه بیگانه
۶.۷k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳