.نشست تو ماشین
.نشست تو ماشین
دستاش می لرزید
بخاری رو روشن کردم،
گفت: ماشینت بوی دریا میده
گفتم: ماهی خریده بودم!
گفت: ماهیمرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ
بوی اونجایی رو میده که دلتنگش می شده...
گفت: من بمیرم، بوی تورو میدم؟!
اشکشو.در.میاری.باز.میخوادت.خیلی.حرفه ها!
دستاش می لرزید
بخاری رو روشن کردم،
گفت: ماشینت بوی دریا میده
گفتم: ماهی خریده بودم!
گفت: ماهیمرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ
بوی اونجایی رو میده که دلتنگش می شده...
گفت: من بمیرم، بوی تورو میدم؟!
اشکشو.در.میاری.باز.میخوادت.خیلی.حرفه ها!
۱۰.۲k
۰۶ آذر ۱۴۰۳