یک روز عادی در خوابگاه بنگتن :
یک روز عادی در خوابگاه بنگتن :
( وی میره اتاق شوگا )
( وی رمز اتاقم میزنم )
وی : شوگا هیونگ رمزو عوض کرده!؟؟
~درهمونلحظهشوگا~
شوگا : عهه هیچ کلمه ای به ذهنم نمیرسه دیگه حوصلم سر رفت
~مغزشچراغمیده~
شوگا : میرم رمز اتاقم به حالت اولش برگردونم
~دراتاقو باز میکنه~
( مکنه در حال کندن رمز الکتریکی )
مکنه ها : هیونگ ...
شوگا : هیچی نگین و از جلوی چشمم خفه شین
مکنه : ...
رمز الکتریکی : ...
( وی میره اتاق شوگا )
( وی رمز اتاقم میزنم )
وی : شوگا هیونگ رمزو عوض کرده!؟؟
~درهمونلحظهشوگا~
شوگا : عهه هیچ کلمه ای به ذهنم نمیرسه دیگه حوصلم سر رفت
~مغزشچراغمیده~
شوگا : میرم رمز اتاقم به حالت اولش برگردونم
~دراتاقو باز میکنه~
( مکنه در حال کندن رمز الکتریکی )
مکنه ها : هیونگ ...
شوگا : هیچی نگین و از جلوی چشمم خفه شین
مکنه : ...
رمز الکتریکی : ...
۸.۱k
۲۷ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.