🍒🌱ای قرارِ زخم های گریه پوش
🍒🌱ای قرارِ زخم های گریه پوش
مرهمِ رخسارِ زردِ عاطفه
التیامِ اشک های خسته رو
جان پناهِ قلبِ سردِ عاطفه
ای تمنّای هراسِ سینه ها
در تبسّم های مهرت زندگی ست
از تپش های دلِ هر بوسه ات
تا فراسوی سپهرت زندگی ست
چشمت اقیانوسی از نور و نشاط
ای نگاهت حامی لبخندِ عشق
دست هایت رازِ نازِ دلبری ست
ای شکوهِ شوقِ بی مانندِ عشق
می توان در امتدادِ شانه ات
از طلوعِ آرزوها شعر گفت
می توان همشهری رؤیا شد و
بارها در سینه ی باران شگفت
قلبِ من گُم خانه ای تاریک بود
با تو امّا خانه ی مهتاب شد
با طلوعت نا امیدی پر کشید
با اُمیدِ آسمان سیراب شد🌱🍒
#مریم_کاسیانی
مرهمِ رخسارِ زردِ عاطفه
التیامِ اشک های خسته رو
جان پناهِ قلبِ سردِ عاطفه
ای تمنّای هراسِ سینه ها
در تبسّم های مهرت زندگی ست
از تپش های دلِ هر بوسه ات
تا فراسوی سپهرت زندگی ست
چشمت اقیانوسی از نور و نشاط
ای نگاهت حامی لبخندِ عشق
دست هایت رازِ نازِ دلبری ست
ای شکوهِ شوقِ بی مانندِ عشق
می توان در امتدادِ شانه ات
از طلوعِ آرزوها شعر گفت
می توان همشهری رؤیا شد و
بارها در سینه ی باران شگفت
قلبِ من گُم خانه ای تاریک بود
با تو امّا خانه ی مهتاب شد
با طلوعت نا امیدی پر کشید
با اُمیدِ آسمان سیراب شد🌱🍒
#مریم_کاسیانی
۷.۵k
۰۲ تیر ۱۴۰۳