تکپارتی
#تکپارتی
از جونگکوک
موضوع:وقتی باهاش دعوا میکنی
سلام من جئون ا/تم ۲۸ سالمه و ۲ ساله با جونگکوک ازدواج کردم
سلام من جئون جونگکوکم ۲۹ سالمه و ۲ ساله با ا/ت ازدواج کرد
ویو ا/ت
امروز قرار بود دوستم که پسر هست بیاد خونمون بعد از سال ها
ویو کوک
امروز تو شرکت کلی کار داشتم شاید بعد از ظهر برم خونه
°•{ویو وقتی دوست ا/ت اومد}
ویو ا/ت
دوستم اومد و باهاش حرف زدیم که گفت
•ا/ت شوهرت نیست؟
+:چرا میاد الان
*زنگ در خورد*
رفتم دیدم کوک اومده بغلش کردم بعد اومد داخل خونه تا دوستم رو دید گفت
_:عشقم این کیه هاا؟*داد*
+:این دوستمه
_:که دوستت هاا؟
+:آره
_:من میرم خوش بگذرون
•نمیخواستم اینجوری بشه
+:نه اشکالی نداره
•من میرم مامانم منتظرمه
+:برو بای
•بای
°•{ویو شب}•°
ویو ا/ت
کوک اومد و مستقیم رفت سمت اتاقش من خیلی ناراحت شدم
رفتم سمت اتاقش و شروع کردم به گریه کردن
که گفت.....
_:گریه نکن بیا بغلم آشتی کردم
+:واقعا؟
_:آره
+:بیا بغلم
خلاصه که همو بغل کردن و زندگی خوشی رو سر کردن
پایان
از جونگکوک
موضوع:وقتی باهاش دعوا میکنی
سلام من جئون ا/تم ۲۸ سالمه و ۲ ساله با جونگکوک ازدواج کردم
سلام من جئون جونگکوکم ۲۹ سالمه و ۲ ساله با ا/ت ازدواج کرد
ویو ا/ت
امروز قرار بود دوستم که پسر هست بیاد خونمون بعد از سال ها
ویو کوک
امروز تو شرکت کلی کار داشتم شاید بعد از ظهر برم خونه
°•{ویو وقتی دوست ا/ت اومد}
ویو ا/ت
دوستم اومد و باهاش حرف زدیم که گفت
•ا/ت شوهرت نیست؟
+:چرا میاد الان
*زنگ در خورد*
رفتم دیدم کوک اومده بغلش کردم بعد اومد داخل خونه تا دوستم رو دید گفت
_:عشقم این کیه هاا؟*داد*
+:این دوستمه
_:که دوستت هاا؟
+:آره
_:من میرم خوش بگذرون
•نمیخواستم اینجوری بشه
+:نه اشکالی نداره
•من میرم مامانم منتظرمه
+:برو بای
•بای
°•{ویو شب}•°
ویو ا/ت
کوک اومد و مستقیم رفت سمت اتاقش من خیلی ناراحت شدم
رفتم سمت اتاقش و شروع کردم به گریه کردن
که گفت.....
_:گریه نکن بیا بغلم آشتی کردم
+:واقعا؟
_:آره
+:بیا بغلم
خلاصه که همو بغل کردن و زندگی خوشی رو سر کردن
پایان
۱۷.۵k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.