صدای باد در گوشش پیچید و چشمانش رابست تا قبل پرواز انگار
صدای باد در گوشش پیچید و چشمانش رابست تا قبل پرواز انگار کسی درگوشش آهسته می گفت:رهایی چیزی جز فرار نیست دربندباش تا بهتر بدانی آزاد بودن یعنی چه بی اختیار دستانش را باز کرد و مثل پرستو ها پرواز کرد...
۷.۳k
۰۸ مهر ۱۴۰۳