+خواهش میکنم
+خواهش میکنم
_قول میدم بهترین همسر و بابا بشم براتون
+امیدوارم
۳ ماه بعد
یکم شکمم بزرگشده بود تهیونگ این خبر رو به همه داد
دینگ دینگ صدای زنگ در
وا تهیونگ چرا انتقدر زود اومد
درو باز کردم هانا بود
+سلام اینجا چیکار می کنی
@قرار بود شما ازدواج کنید و طلاق بگیرین نه اینکه بچه دار بشید
+ما همچین قراری نذاشتیم
@ولی من تو ذهنم گذاشتم
+اون دیگه مشکل من نیست
@تو خیلی غلط میکنی. که بچه دار شدی
+گوه نخور گمشو
@نشونت میدم
+هلم داد شکمم خورد به میز خیلی ترسیدم ایییی
@من چیکار کردم واییی فرار کردم
+هانا رفت چشام داشت تار میشد گوشیمبغلم بود زنگ زدم تهیونگ ....... ا.الوو ته
_ا.ت چی شده
+ته من چشمام بسته شد و دیگه چیزی نفهمیدم
_ا.ت ا.ت تو چی ا.تتتتتتتت یا خدا
سریع کتمو برداشتم رفتم خونه مسیر ۱ ساعت رو تو ۲۰ دقیقه طی کردم رفتم خونه رمز در رو زدم رفتم تو .. ا.ت ا.ت ... اون ا.ت من بود چرا اینجوی شده برای استایل بغل کردم بردم تو ماشین انقدر گریه کرده بودم دیگه جلو رو نمیتونستم ببینم اشکامو پاک کردم ا.ت تاقت بیار تورو خدا
با تابلو بزرگ بیمارستان ترمز بدی کردم در عقب و باز کردم ا.ت و برای استایل بغل کردم پرستاررررر پرستارررر
علامت پرستار با <علامت دکتر با [
>چی شده
_نمیدونم حاملس تو رو خدا نجاتش بدید
>خیلی خب اروم باشید
برکنار رو ببارید
_ا.ت و گذاشتم رو تخت ا.ت چشمای قشنگتو زیر پلکات قائم نکن خواهش میکنم عذابم نده لعنتی چشماتو باز کن
ا.ت و بردن اتاق عمل من نشتم داشتم گریه میکردم که دکتر اومد
_اقای دکتر چی شد
]همسرتون حالش خوبه ولی ..... بچه رو متاسفانه از دست دادیم
_چیییییی چرا مگه تو دکتر نیستی چرا بچه رو از دست دادیم
[بر سر ذربه روی شکم چون بچه کوچیک بوده از دست دادیمشون
_وای نه به ا.ت چی بگم میتونم ا.ت و ببینم
]بله
_رفتم تو اتاق وقتی ا.ت و تو اون وضع دیدم بغضم گرفت ولی بغضم و قورت دادم
پارت ۲۴
_قول میدم بهترین همسر و بابا بشم براتون
+امیدوارم
۳ ماه بعد
یکم شکمم بزرگشده بود تهیونگ این خبر رو به همه داد
دینگ دینگ صدای زنگ در
وا تهیونگ چرا انتقدر زود اومد
درو باز کردم هانا بود
+سلام اینجا چیکار می کنی
@قرار بود شما ازدواج کنید و طلاق بگیرین نه اینکه بچه دار بشید
+ما همچین قراری نذاشتیم
@ولی من تو ذهنم گذاشتم
+اون دیگه مشکل من نیست
@تو خیلی غلط میکنی. که بچه دار شدی
+گوه نخور گمشو
@نشونت میدم
+هلم داد شکمم خورد به میز خیلی ترسیدم ایییی
@من چیکار کردم واییی فرار کردم
+هانا رفت چشام داشت تار میشد گوشیمبغلم بود زنگ زدم تهیونگ ....... ا.الوو ته
_ا.ت چی شده
+ته من چشمام بسته شد و دیگه چیزی نفهمیدم
_ا.ت ا.ت تو چی ا.تتتتتتتت یا خدا
سریع کتمو برداشتم رفتم خونه مسیر ۱ ساعت رو تو ۲۰ دقیقه طی کردم رفتم خونه رمز در رو زدم رفتم تو .. ا.ت ا.ت ... اون ا.ت من بود چرا اینجوی شده برای استایل بغل کردم بردم تو ماشین انقدر گریه کرده بودم دیگه جلو رو نمیتونستم ببینم اشکامو پاک کردم ا.ت تاقت بیار تورو خدا
با تابلو بزرگ بیمارستان ترمز بدی کردم در عقب و باز کردم ا.ت و برای استایل بغل کردم پرستاررررر پرستارررر
علامت پرستار با <علامت دکتر با [
>چی شده
_نمیدونم حاملس تو رو خدا نجاتش بدید
>خیلی خب اروم باشید
برکنار رو ببارید
_ا.ت و گذاشتم رو تخت ا.ت چشمای قشنگتو زیر پلکات قائم نکن خواهش میکنم عذابم نده لعنتی چشماتو باز کن
ا.ت و بردن اتاق عمل من نشتم داشتم گریه میکردم که دکتر اومد
_اقای دکتر چی شد
]همسرتون حالش خوبه ولی ..... بچه رو متاسفانه از دست دادیم
_چیییییی چرا مگه تو دکتر نیستی چرا بچه رو از دست دادیم
[بر سر ذربه روی شکم چون بچه کوچیک بوده از دست دادیمشون
_وای نه به ا.ت چی بگم میتونم ا.ت و ببینم
]بله
_رفتم تو اتاق وقتی ا.ت و تو اون وضع دیدم بغضم گرفت ولی بغضم و قورت دادم
پارت ۲۴
۴۸.۹k
۲۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.