عاشقانه های شبنم تقدیم زندگیم
صورتم را همیشه می دزدم
تا نگاهم به دیگران نخورد
تا نبینند سخت آشوبم
قلب دیوانه ام تکان نخورد
میروم گاه در گذشته ی دور
روح من خسته از جدایی هاست
مغزم از خستگی ورم کرده
صورتم مثل مومیایی هاست
شاید اینجا سکوت می ریسند!!
ریشه های قرار گندیده
پوکی استخوان گرفته خیال
مفصل پای عشق خشکیده
در سرم موزیانه میچرخند
خاطراتی که مثل کابوس اند
من دچار سراب هذیانم
درد هایم چقدر ملموس اند
روح آیینه ام در این شبها
غرق فریاد های خاموشی ست
در شبی ناگهان شکسته شدن
مثل یک شربت فراموشی ست
با تو من یک هزاره تنهایم
با تو من تا همیشه میشکنم
باید از پیله ات جدا بشوم
من که از شیشه است جنس تنم
تا نگاهم به دیگران نخورد
تا نبینند سخت آشوبم
قلب دیوانه ام تکان نخورد
میروم گاه در گذشته ی دور
روح من خسته از جدایی هاست
مغزم از خستگی ورم کرده
صورتم مثل مومیایی هاست
شاید اینجا سکوت می ریسند!!
ریشه های قرار گندیده
پوکی استخوان گرفته خیال
مفصل پای عشق خشکیده
در سرم موزیانه میچرخند
خاطراتی که مثل کابوس اند
من دچار سراب هذیانم
درد هایم چقدر ملموس اند
روح آیینه ام در این شبها
غرق فریاد های خاموشی ست
در شبی ناگهان شکسته شدن
مثل یک شربت فراموشی ست
با تو من یک هزاره تنهایم
با تو من تا همیشه میشکنم
باید از پیله ات جدا بشوم
من که از شیشه است جنس تنم
۵.۰k
۰۲ اسفند ۱۴۰۲