گاهی دلم میخواهد بگذارم وبروم

گاهی دلم میخواهد بگذارم وبروم
بی هرچه آشنا
گوشه ی دوری گمنام
حوالی جای بی نام
گاهی واقعا خیال میکنم خسته از دلتنگی های که هیچ وقت به آرامش دل نخواهد رسید
کوله بار رفتن را بسته ام تا شاید در انتهای جاده ی تنهایی تنهایی خود را یافتم
دیدگاه ها (۰)

نگران من نباش همه چیز خوب است جز دردی که گاه و بیگاه که مانن...

نرفته تا سرم سردار سی ت اواز ای خونم سر عشق دل دنیا کنارت زن...

النکاح سنتی

تو فکر کردی که چهل پرون ایکشم هزار تا هزار پهلون ایکشم ی بار...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

شب، بوی گیسوانت را دارد.بادی که از سمت پنجره می‌وزد، ردّ لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط