" ایستاده ام بر بام اسفند"
" ایستاده ام بر بام اسفند"
باچشمانی خیره
به روزهایی ڪه تلخ و شیرین
ڪَذشت و خاطره شد ،
حالا بهار در راه است...
لبریز از عطر بهار نارنج ،
سرشار از شڪوه علفزار،
با ڪوله بارے از شڪوفه هاے عشق ،
سبزه هاے امید ،
و ابرهایی ڪه آبستن باران اند...
" شاید خدا خواست و این بهار
درخت آرزوهایمان
جـوانه زد "
باچشمانی خیره
به روزهایی ڪه تلخ و شیرین
ڪَذشت و خاطره شد ،
حالا بهار در راه است...
لبریز از عطر بهار نارنج ،
سرشار از شڪوه علفزار،
با ڪوله بارے از شڪوفه هاے عشق ،
سبزه هاے امید ،
و ابرهایی ڪه آبستن باران اند...
" شاید خدا خواست و این بهار
درخت آرزوهایمان
جـوانه زد "
۲۳.۰k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱