خودم ماندم و کس دیگری نیست
﷽
📍 خودم ماندم و کس دیگری نیست❗️
📌امامحسین(ع) یک خطبه موقع ورود به کربلا دارد که معروف است: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ». وقتی که بنا شد آزمایش جمعی پیش بیاید، «قَلَّ الدَّيَّانُونَ». دین در معرض خطر است. میخواستم که این خطبه را برای شما معنا کنم که امامحسین(ع) چه میخواهد بگوید. مقدّمات حرکت امامحسین(ع) را ببینید. از مدینه به مکّه و از مکّه به سمت کوفه. بعد حوادث بین راه. بعد هم به کربلا رسیده است. امامحسین(ع) چه میخواهد بگوید؟ آیا میخواهد بگوید: این آدم و بنده وقتی مثلاً چشمش درد گرفته است، میفهمی که دین دارد یا ندارد؟! چون میبینی که کفر میگوید یا نه. از خداوند شکایت میکند یا نه. آیا حضرت آزمایش فردی را میگوید؟ دل درد گرفتهام و به خودم میپیچم. مریض شدهام. آزمایش شخصی الهی است. میخواهد ببیند آیا در آنجا چیزی از دهانم درمیآید و از خداوند شکایت میکنم یا نه؟ مثلاً کسی در خانه نبوده و برگشته است. او دیده است که دزد خانهاش را زده و مالش را برده است. ببینیم که او چه کار میکند؟ آیا باز هم شکر خداوند را میکند یا نه؟ آیا امامحسین(ع) این موارد را میگوید؟! مسئله، این نیست. بحث آنجایی است. که دین در خطر قرار بگیرد و یک آزمایش جمعی پیش آمده است. جمع شوید! دارند دین را از بین میبرند.
از مختصّات امامحسین(ع) است که با شهادتش به آنجا میرسد؛ لذا میگویند که هر چه بیشتر بر امامحسین(ع) مصیبت وارد میشد، چهرهاش برافروخته تر میشد. در مقاتل دارد: «فَنَظَرَ الْحُسَیْنُ(ع) اِلَی مَصَارِعِ فِتْیَانِهِ وَ اَحِبَّائِهِ»؛ امامحسین(ع) روز عاشورا به تمام شهدا از جوانان تا اصحاب نگاه کرد. خیلی عجیب است! «فَنَظَرَ الْحُسَیْنُ(ع) اِلَی مَصَارِعِ فِتْیَانِهِ وَ اَحِبَّائِهِ»؛ قلم به قلم همه را نگاه کرد. «فَعَزَمَ عَلَی لِقَاءِ الْقَوْمِ»؛ آنجا بود که گفت: خودم ماندم و کس دیگری نیست. «فَنَادَی»؛ صدای امامحسین(ع) بلند شد: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذَبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ(ص) هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یُخَافُ اللهَ هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یُغِیثَنَا لِوَجْه اللهِ»؛ شروع کرد این جملات را گفتن.
بحارالأنوار، ج 44، ص383
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
#محرم1401
📍 خودم ماندم و کس دیگری نیست❗️
📌امامحسین(ع) یک خطبه موقع ورود به کربلا دارد که معروف است: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ». وقتی که بنا شد آزمایش جمعی پیش بیاید، «قَلَّ الدَّيَّانُونَ». دین در معرض خطر است. میخواستم که این خطبه را برای شما معنا کنم که امامحسین(ع) چه میخواهد بگوید. مقدّمات حرکت امامحسین(ع) را ببینید. از مدینه به مکّه و از مکّه به سمت کوفه. بعد حوادث بین راه. بعد هم به کربلا رسیده است. امامحسین(ع) چه میخواهد بگوید؟ آیا میخواهد بگوید: این آدم و بنده وقتی مثلاً چشمش درد گرفته است، میفهمی که دین دارد یا ندارد؟! چون میبینی که کفر میگوید یا نه. از خداوند شکایت میکند یا نه. آیا حضرت آزمایش فردی را میگوید؟ دل درد گرفتهام و به خودم میپیچم. مریض شدهام. آزمایش شخصی الهی است. میخواهد ببیند آیا در آنجا چیزی از دهانم درمیآید و از خداوند شکایت میکنم یا نه؟ مثلاً کسی در خانه نبوده و برگشته است. او دیده است که دزد خانهاش را زده و مالش را برده است. ببینیم که او چه کار میکند؟ آیا باز هم شکر خداوند را میکند یا نه؟ آیا امامحسین(ع) این موارد را میگوید؟! مسئله، این نیست. بحث آنجایی است. که دین در خطر قرار بگیرد و یک آزمایش جمعی پیش آمده است. جمع شوید! دارند دین را از بین میبرند.
از مختصّات امامحسین(ع) است که با شهادتش به آنجا میرسد؛ لذا میگویند که هر چه بیشتر بر امامحسین(ع) مصیبت وارد میشد، چهرهاش برافروخته تر میشد. در مقاتل دارد: «فَنَظَرَ الْحُسَیْنُ(ع) اِلَی مَصَارِعِ فِتْیَانِهِ وَ اَحِبَّائِهِ»؛ امامحسین(ع) روز عاشورا به تمام شهدا از جوانان تا اصحاب نگاه کرد. خیلی عجیب است! «فَنَظَرَ الْحُسَیْنُ(ع) اِلَی مَصَارِعِ فِتْیَانِهِ وَ اَحِبَّائِهِ»؛ قلم به قلم همه را نگاه کرد. «فَعَزَمَ عَلَی لِقَاءِ الْقَوْمِ»؛ آنجا بود که گفت: خودم ماندم و کس دیگری نیست. «فَنَادَی»؛ صدای امامحسین(ع) بلند شد: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذَبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ(ص) هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یُخَافُ اللهَ هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یُغِیثَنَا لِوَجْه اللهِ»؛ شروع کرد این جملات را گفتن.
بحارالأنوار، ج 44، ص383
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
#محرم1401
۱۴.۱k
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.