به شانه ام بکشم بعد تو غمی جانکاه
همین که دست من از زلف تو شده کوتاه
به زیر ظلمت شب مانده ماه من عمریست
رُخت سپیده و مویت شبیه ابر سیاه
نزد به جان تو آتش ولی به جان خودم
زده شرار جهنم ز بعد تو این آه
میان مذهب تو گر چه بوسه جایز نیست
تمام مذهب من را بنا نموده گناه
میان بخت من و زلف تو چه نسبت هست
میان این دو سیاهی نشسته ام گمراه
ز مقصد سفر تو چرا بپرسم من
بهشت یا که جهنم مرا ببر همراه
من از بلای غم تو همیشه دلشادم
خوشم به این که بیفتم ز چاله ات در چاه..💕
#saharshehim💖
#عاشقانه
#بهترینم❤
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.