♥️بگو♥️

علت این‏ همه دلتنگی تو چیست، بگو؟
صاحب دغدغه‏‌های دل تو کیست، بگو؟

گر دلت با دل دیوانهٔ‏‌ من هست بگو
ور دلت با دل دیوانهٔ‌‏ من نیست، بگو!

با منی که به خوشی‏‌های تو دل‏خوش بودم
یک (برو) گفتن لب‏‌های تو کافیست، بگو

با من از هرچه که در شهر دلت می‏گذرد
با من از هرچه که در قلب تو باقيست، بگو

بازکن سفره‏ِ دلواپسی‏‌ات را لختی
و از این درد که از چشم تو جاريست بگو

گفته بودی که شبی با تو غزل می‏گویم
آه، دیوانه! غزل‏های تو عالیست، بگو...
دیدگاه ها (۰)

♥️حادثه عشق♥️

♥️دل♥️

شب‌ناله‌هایم آسمان را می‌برد با خود

نیمه کافر کسی تنهایی یک مرد شاعر را نمی فهمد

«معشوق سابق» پارت شصت و یک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط