بی تو من زردترین خاطره ی پاییزم
#بی_تو_من_زردترین_خاطره_ی_پاییزم
و در آن خاطره بر شیب سکوتی لیزم
به چه رویی غزلم بیت بهاران باشد
من که در باور آن خاطره هم پاییزم
همَّتم خواست رود ساز غزل ساز کند
عجز طاقت: تو کجا؟ باش که من برخیزم
قدِّ عقلم نرسد پای تو ای عشق، همین
شده اینگونه که بر دست تو حلق آویزم
ترسم این است اگر وضع عوض،تر نشود
رو به دیروز از آینده ی خود بگریزم...🧢
و در آن خاطره بر شیب سکوتی لیزم
به چه رویی غزلم بیت بهاران باشد
من که در باور آن خاطره هم پاییزم
همَّتم خواست رود ساز غزل ساز کند
عجز طاقت: تو کجا؟ باش که من برخیزم
قدِّ عقلم نرسد پای تو ای عشق، همین
شده اینگونه که بر دست تو حلق آویزم
ترسم این است اگر وضع عوض،تر نشود
رو به دیروز از آینده ی خود بگریزم...🧢
۳.۴k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.