میگم پیشونیم داغ شده حالم خوب نیست میگه میام تب به ت

میگم: "پیشونیم داغ شده حالم خوب نیست" میگه: "میام تب به تب کنیم" میخندم میگم: "یعنی چی...!؟"
میگه: "یعنی نزدیکت شم، پیشونیمُ بچسبونم تختِ پیشونی‌ت... اینجوری هم دما میشیم.. متعادل!
بقیه‌ی اعضای صورتمونَ‌م بیکار نمی‌مونن...
چش تو چشم..بینی با بینی ..."
باز میخندم میگم: "چقدر تو چرت ُ پرت میگی آخه"
وسطِ خنده‌هام سرفه می‌کنم آروم میگه: "ویروسا... ویروسا چقدر خوشبختن توو سینه‌ی تُو جا خوش کردن، چقدر هوا شاده که نفسِ تو رو قاطیِ اکیسژن‌ِش میکنه، چقد آسمون ... "
حرفا‌شُ قطع میکنم میگم: "چی میگی واسه خودت! نمی‌شنوم؛ بلندتر..."
میگه: "شب میام دنبالت بریم دکتر، اینجوری همه رو مریض میکنی، ملت عاصی میشن..."
بعد آروم‌تر میگه: "دلم نمیخواد کسی از تو وا بگیره... فقط من! مرضِتَم فقط مال منه!"
دیدگاه ها (۳)

یه‌جایی‌خوندم‌‌نوشته‌بود‌:اگه‌ساعت‌یک‌بعد‌از‌ظهر‌گریه‌کردی‌ی...

"چند‌روز‌اول‌تند‌تند‌دلتنگ‌میشی‌،‌دلت‌هواشو‌میکنه‌،‌میخوای‌ب...

داشت برام تعریف میکرد که دوست پسرم مدت ۵ سال حتی یک کلمه راج...

من نه زود با کسی قاطی میشم نه زود از کسی خسته میشم؛حتی ممکنه...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط